Signification معنی |
Prénom اسم |
دخترآبان
، نام زن
داریوش سوم |
آبان
دخت |
نام پدر
فریدون
پادشاه
پیشدادی |
آبتین |
قدرت و
توانمندی -
دختر کورش
وزن داریوش
اول |
آتوسا |
آتش -
ماه نهم سال
شمسی |
آفر |
دختر
آتش - دختری که
در ماه آذر به
دنیا آمده
است . |
آفره دخت |
شیرین و
دل انگیز |
آذرنوش |
زیور،
طاق نصرة،
تزئین ،
آرایش |
آذین |
نام
فرشته موکل
روز بیست و
یکم ازماه پنجم
درآئین
زردشت |
آراه |
کام ،
مراد ، معشوق
، امید |
آرزو |
درخشان
، آفتاب ، جد
بزرگ
اشکانیان - پهلوان
کمانگیر
ایرانی در
لشگرمنوچهر |
آرش |
عاقل و
زیرک,نام
پهلوان
ایران در
زمان منوچهر
پادشاه
پیشدادی |
آرتین |
والی
فریگه در
زمان کوروش
هخامنشی |
آرتام |
نام
برادر بزرگ
تر خشایار
شاه پسر داریوش
شاه |
آرتمن |
بسیار
قوی - پدر بزرگ
داریوش بزرگ
هخامنشی |
آرشام |
آرزو -
خواهش - امید |
آرمان |
آرام
گرفتن - پسر
کیقباد
پادشاه
پیشدادی |
آرمین |
آرامش
یافته ، کلمه
ای زردشتی
است |
آرمیتا |
دارنده
شکوه آریائی |
آریا فر |
آزاده
نجیب - یکی از
پادشاهان
ماد - مهمترین
نژاد هند و
اروپائی |
آریا |
دارنده
مهر ایران - از
سرداران
داریوش سوم |
آریا مهر |
سفید
پوست آریائی |
آرین |
دلیر و
بی باک ، رها |
آزاده |
شرم ،
مهر ، محبت ،
عشق |
آزرم |
یکی از
ملکه های
ساسانی |
آزرمدخت |
آزاده |
آزیتا |
الهه آب |
آناهیتا |
شبنم -
نام کردی |
آونگ |
شاهد ،
معشوق، یکی
از همسران
فتحعلی شاه
قاجار |
آهو |
شاد،
ماه - نام
تذکمنب |
آیدا |
لاغر و
استخوانی - از
پادشاهان
خوارزم |
اتسز |
ستاره ،
علم ، درفش |
اختر |
خیر
وبرکت،فرشته
نگهبان
ثروت، نام پادشاهان
اشکانی |
ارد |
اندیشمند
و متفکر
برجسته
ایرانی |
ارد بزرگ |
شیر
زیبا - اردشیر
بابکان
بنیانگذار سلسله
ساسانیان |
ارد شیر |
نام
پادشاهان
معروف
اشکانی |
اردوان |
درختی
با چوب بسیار
سخت و محکم -
نام کردی |
ارژن |
آرایش -
کتاب مانی
نقاش - دیوی که
رستم در هفتخوان
اورا کشت |
ارژنگ |
شیر،
دلیر و شجاع -
نام پادشاه
سلجوقی |
ارسلان |
نام
درختی با گل و
شکوفه های
سرخ رنگ |
ارغوان |
هدیه ،
تحقه ، سوغات |
ارمغان |
نوازش
شده اهورا -
دختر جمشید
شاه پیشدادی |
ارنواز |
نام گلی
کوهی است -
نامی کردی |
اروانه |
ستاره -
بردارزاده
مردخای وزن
خشایارشاه |
استر |
پاک
آفریده شده -
پسر گشتاسب
که بدست رستم
کشته شد |
اسفندیار |
منسوب
به اشک -
بنیانگذار
سلطنت پارتها |
اشکان |
پهلوان
کوشانی که به
کمک
افراسیاب آمد،
اما به دست
رستم کشته شد |
اشکبوس |
داستان
، سرگذشت ،
حکایت
گذشتگان |
افسانه |
سحر و
جادو ، حیله و
تزویر |
افسون |
با همت . |
افشین |
انتظار
، آرزو |
امید |
استوار
و جاوید -
دخترمهرداد
ششم |
انوش (
آنوشا) |
دارنده
لوح جاویدان -
لفب خسرو اول
پادشاه
ساسانی |
انوشروان |
عقل و
کیاست ، تخت
پادشاهی |
اورنگ |
شکست
دهنده ، دشمن
برانداز |
اوژن |
نام
کتاب آسمانی
زردشت |
اوستا |
صاحب ،
فرمانروای
دانا |
اهورا |
بزرگ و
پاینده - نام
غلام ترک
سلطان محمود
غزنوی |
ایاز |
محل
زندگی
آریائیها |
ایران |
دختر
ایران |
ایراندخت |
یاری
دهنده
آریائیها -
پسرفریدون ،
پادشاه و
پهلوان
ایرانی |
ایرج |
کشی که
خداوند یار
اوست |
ایزدیار |
|
پدر
کوچک ، جد
اردشیر ، پسر
ساسان |
بابک |
کولاک ،
نامی کردی |
باپوک |
پرده
دار ، موسیقی
دان و
نوازنده
دربار خسرو
پرویز |
باربد |
لایق -
نام سردار
افراسیاب |
بارمان |
پگاه ،
سپیده دم - نام
پدر مزدک |
بامداد |
کسی که
در سحرگاهان
شاد است -
نوازنده مشهور
دربار
ساسانیان |
بامشاد |
خانم ،
ملکه ، لقب
آناهیتا
الهه نگهبان
آب |
بانو |
خوشبخت
، خوش اقبال -
استاد رودکی
در موسیقی |
بختیار |
مهندس
رومی که پل
شوشتر را در
زمان شاپور
ساسانی |
برانوش |
پسر
کورش و برادر
کمبوجیه |
بردیا |
بلند
قامت - پسر
سهراب و نوه
رستم دستان |
برزو |
طبیب
مشهور
انوشیروان و
مترجم کلیله ودمنه
از هندی به
پهلوی |
برزویه |
بلند و
تنومند -
ازپهلوانان
ایران - نام پسر
گرشاسب |
برزین |
از
وزیران
ساسانی - نام
اجداد و
نگهبانان
آتشکده بلخ |
برمک |
خورشید
بزرگ - نام
وزیر
دانشمند
انوشروان
ساسانی |
بزرگمهر |
گلی
رنگارنگ و
زینتی با عمر
نسبتا طولانی |
بنفشه |
رشد
کرده - نامی
کردی |
بوژان |
خوشبو -
مامی کردی |
بویان |
شکوفه و
گل - سه ماه اول
سال شمسی |
بهار |
بهار
کوچولو |
بهارک |
بهاری |
بهاره |
خوب
ومانند |
بهتاش |
نیک
آفریده شده |
بهداد |
پیروز ،
ایزد پیروزی
درآئین
زردشت ، لقب
برخی از
پادشاهان
ساسانی |
بهرام |
خوش رنگ
، خوشگل |
بهدیس |
زیبا
چهره ، قشنگ |
بهرخ |
خوش رنگ |
بهرنگ |
خوشبخت
، نیکبخت |
بهروز |
نیک
نژاد -
مینیاتوریست
مشهور
صفویان - نام
اسب سیاوش |
بهزاد |
خوشحال
وشاد |
بهشاد |
نیک
اندیش - برف
انبوه که از
کوه فرو ریزد -
جانشین
اسفندیار |
بهمن |
خوش
ناز، باناز
، طناز |
بهناز |
نیک نام |
بهنام |
سلامت ،
عافیت |
بهنود |
کسی که
نیک مینوشد |
بهنوش |
بی همتا
، بی مانند |
بیتا |
ترانه
خوان ، جنگجو -
پسر گیو و
دلداده منیژه |
بیژن |
|
پاکدامن
، زاهد |
پارسا |
پاکها -
نامی کردی |
پاکان |
نیکو
چهر پاکیزه
تن |
پاکتن |
دختر
پاک |
پاکدخت |
همسر
آرتاداس که
مادها او را
به کورش هدیه
کردند
امانپذیرفت |
پانته آ |
آراسته
، نیکو ، شاد |
پدرام |
روشن ،
تابش |
پرتو |
تابش ،
آتشپاره |
پرشنگ |
روشن ،
تابش ، فروغ |
پرتو |
پرنده
مهاجر |
پرستو |
پیروز -
لقب خسرو دوم
، پادشاه
ساسانی |
پرویز |
بهشت ،
باغ و بستان |
پردیس |
ازاشخاص
بسیار
ثروتمند در
زمان بهرام
گور |
پرهام |
افسرده
، غمگین |
پژمان |
بیم و
هراس |
پژوا |
پارچه
حریر |
پرنیا |
میله
آهنی - نام
پدرافراسیاب |
پشنگ |
حشره ای
زیبا که خود
را به شعله می
زند |
پروانه |
ثریا ،
ستارگان
کوچک نزدیک
به هم |
پروین |
فرشته ،
جن ، همزاد |
پری |
زیبا
روی - نام زن
جمشید شاه |
پریچهر |
دختر
پری ، همسر
سام نریمان و
مادر زال |
پریدخت |
همچون
پری |
پریسا |
پری ناز
دار |
پرناز |
پری روی
، فرشته روی |
پریوش |
کبوتر
بال شکسته ای
که به دنبال
آشیانه می
گردد. |
پریا |
هدهد |
پوپک |
جانشین
، یادگار |
پوران |
نام
دختر
خسروپرویز |
پوراندخت |
پهلوان
محمد
خوارزمی
ملقب به
پوریای ولی |
پوریا |
آهن سخت
و کوبیده ،
نام پهلوان
ایرانی زمان
کیقباد |
پولاد |
رونده و
دونده - نامی
کردی |
پویا |
گیاهی
خوش عطر و بو
که در کنار
جویها می روید. |
پونه |
الهام ،
وحی ، پیغام |
پیام |
کامیاب
، فاتح ، نام
چند نفر از
پادشاهان
ساسانی |
پیروز |
عهد ،
قول وقرار -
عنوان اسامی
مردان در فارسی
دری |
پیمان |
|
تابنده
، منور |
تابان |
دختر
تابناک |
تاباندخت |
تاجدار
، نام و
عنوانی در
فارسی دری |
تاجی |
ستاره |
تارا |
آتشبان -
نامی کردی |
تاویار |
زیبا و
صاحب جمال ،
سرود ، نغمه |
ترانه |
نازنین
، با ناز و
کرشمه - نامی
کردی |
تناز |
نام
دختر
خسروپرویز -
سرزمین تور |
توران |
دختری
از توران |
توراندخت |
دلاور ،
یکی از سه پسر
فریدون شاه |
تورج |
خروس
صحرایی ،
قرقاول |
تورتک |
باد سخت |
توفان |
برف
اندک - نامی
کردی |
توژال |
داده
تیر ، اشک دوم
پادشاه
اشکانی |
تیر داد |
گل ،
نامی کردی |
تینا |
تشنه ،
نامی کردی |
تینو |
|
سردار
ایرانی
یزدگرد |
جابان |
اسم یکی
از قهرمانان
ایران زمین ،
نامی کردی |
جامین |
پایدار
، همیشگی |
جاوید |
نام دختر
پیران ویسه
که همسر
سیاوش شد. |
جریره |
پسر
طهمورث
چهارمین
پادشاه
پیشدادی |
جمشید |
برنا ،
دلیر ، شاداب |
جوان |
جوینده -
پهلوان
مازندرانی
بود که بدست
رستم کشته شد. |
جویا |
دنیا ،
عالم ، گیتی ،
کیهان |
جهان |
شانس و
اقبال جهان |
جهانبخت |
بخشنده
جهان |
جهانبخش |
نگهبان
جهان |
جهاندار |
فاتح
جهان - نام پسر
رستم |
جهانگیر |
بانوی
جهان ، ملکه
جهان |
جهان
بانو |
دختر
گیتی |
جهاندخت |
مایه
فخر عالم |
جهان ناز |
آهو ،
نامی ترکی |
جیران |
|
زرنگ ،
چالاک |
چابک |
سریع و
زبردست |
چالاک |
پیشرو و
پیش قراول
کاروان |
چاوش |
دوازدهمین
پادشاه
سلسله ماد |
چترا |
کنیه و
لقب بهرام
چوبین سردار
انوشیروان |
چوبین |
نام
دختر بهمن
است که سی سال
پادشاهی کرد |
چهرزاد |
|
دختر
مشرق زمین |
خاوردخت |
خدا
داده |
خداداد |
دوست
خدا -
فرمانروای
بخارا بوده
است |
خدایار |
شاد و
خندان -
پهلوان خرم
از عهد شاه
شجاع است |
خرم |
دختر
شاد و خندان |
خرمدخت |
مشهور ،
نیک نام - لقب
چند تن از
پادشاهان
ساسانی |
خسرو |
قهرمان
، نیرومند -
نام پسر
داریوش کبیر
هخامنشی |
خشایار |
درخشنده
آفتاب -
معشوقه
جمشید
درداستان
جمشید و
خورشید |
خورشید |
|
زاده
آتش ، نام
استاندار
پارسی طبرستان |
دادمهر |
مالدار،
ثروتمند ، از
نامهای
خداوند |
دارا |
نام پسر
بهمن پادشاه
کیانی |
داراب |
دارنده
، ازنامهایی
که در اوستا
آمده است |
داریا |
نگهبان
نیکی - فرزند
ویشتاسب از
شاهان بزرگ
هخامنشی |
داریوش |
از
اسمهائی که
در کتاب وامق
و عذرا آمده
است |
دانوش |
حاکم عادل ،
قاضی |
داور |
ماما ،
نامی کردی |
دایان |
بحر ،
نام فرزند
علاالدین
عماد شاه |
دریا |
محبوب و
معشوق |
دل آرا |
دلچسب ،
دلکش ، آویزه
دل |
دل آویز |
مایه
آرامش دل /
معشوقه
بهرام گور |
دلارام |
گوارا ،
مطلوب |
دل انگیز |
برنده
دل ، یار و
معشوق |
دلبر |
عزیز و
گرامی |
دلبند |
رباینده
دل ، محبوب |
دلربا |
شادمان
و خوشحال |
دلشاد |
جذب
کننده دل ،
دلربا ،
دلپذیر |
دلکش |
آنکه
قلب و دلش ناز
است |
دلناز |
مهربان
، مشفق |
دلنواز |
نام جد
پنجم گرشاسب
، دور از اسب
پادشاه |
دورشاسب |
عالم و
گیتی |
دنیا |
اولین
پادشاه
مادها در قرن
هفتم پیش از
میلاد |
دیااکو |
دزد
دریائی در
داستان وامق
و عذرا |
دیانوش |
پارجه
ابریشمی
رنگی ، روی
زیبا |
دیبا |
دختر
زیبا ، دختری
همچون
پرنیان |
دیبا دخت |
|
نام گلی
بهاری - نامی
کردی است |
رابو |
مشاور ،
متعمد - نامی
کردی است |
رابین |
بانوی
بخشنده و
جوانمرد |
رادبانو |
نام
سپهسالار
خسرو پرویز
ساسانی |
رادمان
(رادمن) |
راز دار
- عنوان مردان
بزرگ در
پارسی دری |
رازبان |
رازیانه
- نامی کردی
برای دختران |
راژانه |
هموارو
صاف - نامی
کردی |
راسا |
آرامش
تن - موسیقی
دان عهد
ساسانیان |
رامتین |
فراغت ،
آسودگی ،
راحتی ، نام
هیربد زردشتی |
رامش |
خواننده
و نوازنده ،
خنیاگر |
رامشگر |
نگهبان
عاقل |
رامونا |
چوپان و
گوسفند چران |
رامیار |
خدای
بزرگ ، نامی
آشوری است |
رامیلا |
معشوقه
ویس ، نام یکی
از سرداران
ایران |
رامین |
شکارچی -
نامی کردی |
راویار |
مانند
روز - نامی
کردی |
رژینا |
دارای
چهره پاک |
رخپاک |
چهره ،
سیما |
رخسار |
منسوب
به رخش |
رخشانه |
تابان ،
کنایه از
خورشید است |
رخشنده |
رزمنده
، مبارز |
رزمیار |
تنومند
و قوی اندام ،
جهان پهلوان
ایرانی و
قهرمان بزرگ
شاهنامه |
رستم |
نورانی
، روشن |
رکسانا |
یاقوت
سرخ |
روبینا |
فرزند
تابان ، زن
پسرزا ، نام
قلعه ای در
غرب ایران |
رودابه |
خوشبخت:
بهروز، از
موبدان
بهرام گور ساسانی |
روزبه |
مشعل
دار ، همچنین
نام دارویی
گیاهی است |
روشنک |
روشن |
روناک |
نام پسر
گودرز |
رهام |
راهی
شده ، روان ،
مسافر |
رهی |
رهگذر ،
نامی کردی |
ریبار |
پائیز ،
لغت زند و
پازند |
راسپینا |
|
خوشبخت
، خوش اقبال |
زادبخت |
بهزاد ،
نیک زاده شده |
زاد به |
دارای
نژاد پاک و
اصیل |
زاد چهر |
زاده
روشنی |
زاد فر |
فرزند
سپید موی سام
نریمان و پدر
رستم قهرمان
ملی
ایرانیان |
زال |
برادر
شاپور
ساسانی ، نام
یکی از قضات ساسانی |
زادماسب |
داماد ،
نامی کردی |
زاوا |
صاحب
شتر زرد و
زرین ،
پیامبر
ایران باستان |
زردشت |
طلا کوب
، زرین |
زرنگار |
طلائی ،
زربفت |
زری |
طلائی
رنگ ، منصوب
به زر |
زرین |
آنچه
منسوب به زر
است |
زرینه |
روزگار
، دهر |
زمانه |
گیاهی
با گل کبود
رنگ ، نامی
کردی |
زونا |
خوشگل ،
قشنگ ، خوب
ونیکو |
زیبا |
قبیله
ای از کردها ،
نامی کردی |
زیبار |
زمین ،
لغت اوستائی |
زیما |
زنده ،
پابرجا - نامی
کردی |
زینو |
|
شبنم ،
قطره |
ژاله |
گلهای
دارای قطره و
شبنم - نامی
کردی |
ژالان |
زندگی ،
زندگی شهری -
نامی کردی |
ژیار |
زندگی و
حیات - نامی
کردی |
ژینا |
زندگی |
ژیوار |
|
صحرا ،
کوه و دشت -
نامی کردی |
سارا |
سار
کوچک ، پرنده
ای سیاه رنگ
وبزرگتر از
گنجشک |
سارک |
نام
سازی شبیه به
کمانچه |
سارنگ |
بامداد
، فردا - نامی
کردی |
ساره |
سوال
کننده ، رئیس
معبد آناهید
استخر که
خاندان
ساسانیان به
او منسوبند |
ساسان |
پیاله
شرابخوری ،
جام |
ساغر |
سیه
چرده - جهان
پهلوان
ایرانی وجد
رستم |
سام |
ترتیب ،
نظام ، زندگی |
سامان |
سهل و
آسان |
سانا |
کمیاب ،
نادر، نام
گلی است |
ساناز |
حامی و
یار و
پشتیبان -
نامی کردی |
سانیار |
خوش
اخلاق ،
مهربان - نامی
کردی |
ساویز |
آسمان
صاف - نامی
کردی |
ساهی |
خاندانی
از موبدان
زردشتی ،
سیمرغ |
ساینا |
منطقه
تاریک پشت هر
جسم ، حمایت |
سایه |
مقدس ،
محترپ |
سپنتا |
اسفند |
سپند |
آسمان ،
نام فرزند
کیخسرو |
سپهر |
بخشیده
اسمان - داماد
داریوش
هخامنشی |
سپهرداد |
درخت
سفید |
سپیدار |
بانوی
سفید و
درخشان |
سپید
بانو |
سحرگاه
، سپیدی چشم |
سپیده |
کرات
آسمانی که در
شب می درخشند |
ستاره |
دختر ،
سیتا |
ستی |
سربلند
، متکبر |
سرافراز |
رئیس ،
پیشوا |
سرور |
شنیدن و
فرمانبرداری
- فرشته مظهر
اطاعت |
سروش |
شادمانی
، خوشحالی |
سرور |
شناگر ،
فردا |
سوبا |
اسب
سوار - لغت زند
و پازند |
سوبار |
یک خوشه
گندم |
سنبله |
دختر زا
- سود ده |
سودابه |
سرخ رو ،
نام دختر
اردوان پنجم |
سوری |
خانواده
ای در دوره
اشکانیان که
قدرتمند
بودند |
سورن |
سردار
دلیر و
خردمند
پارتی |
سورنا |
سوزنده
، ملتهب |
سوزان |
سبزه ،
نامی کردی |
سوزه |
گلی به
رنگهای
سفید، کبود ،
زرد و حنایی |
سوسن |
نام
قبیله ای از
کردها |
سومار |
نام گلی
است ، نامی
کردی |
سولان |
زنی که
پیرو پژمرده
نمی شود |
سولماز |
شاهد
گرفتن خدا یا
بزرگی را
گویند |
سوگند |
سرخ روی
، نام پسر
رستم که در
جنگ با رستم
فرمانده
سپاه
تورانیان
بود |
سهراب |
پرنده
ای خوش آواز،
با پرهای سبز
و زرد |
سهره |
کوه
آتشفشان
قدیمی در
آذربایجان |
سهند |
مجرد -
نام پسر
کیومرث |
سیامک |
دارنده
اسب سیاه ،
فرزند
کیکاووس که ناجوانمردانه
و بی گناه به
قتل رسید |
سیاوش |
مانند
سیب ،
دانشمند
شهیر ایرانی
، منصف
الکتاب |
سیبوبه |
چهره ،
رخ |
سیما |
دختر
نقره ای و
سفید |
سیمدخت |
مرد
دانشمند ،
نام پدر شیخ
ابوعلی سینا |
سینا |
نقره ای
، سفید ، روشن |
سیمین |
دختر
نقره ای و
سفید |
سیمین
دخت |
|
پروانه |
شاپرک |
شادمانی
، خوشحالی ،
شور شادان:
شادمان |
شادی |
مهربان
، با محبت |
شادمهر |
گردنبند
درست شده از
بادام - نامی
کردی |
شاران |
پسر شاه
، شاهزاده -
نام چند تن از
شاهان ساسانی |
شاهپور |
دختر
شاه ،
شاهزاده
خانم |
شاهدخت |
شاه
منظر ، کسی که
رخساری
همچون شاه دارد |
شاهرخ |
پرنده
ای شکاری |
شاهین |
دخت
شاهین |
شاهیندخت |
سزاوار
، لایق |
شایسته |
بلبل ،
ستاره
کاروان کش |
شباهنگ |
نام گلی
است که شب
هنگام باز می
شود |
شب بو |
سیه فام
، سیه چرده ،
نام اسب
خسروپرویز |
شبدیز |
رطوبتی
که شب هنگام
روی گلها می
نشیند |
شبنم |
گرمای
سوزان ، عشق
فراوان ،
نامی کردی |
شراره |
شرمسار
، خجل |
شرمین |
یکی از
سرداران
معاصر
شاپورذوالاکتاف
ساسانی |
شروین |
گل
درختان میوه
دار ، شکفته |
شکوفه |
خندان ،
بشاش |
شکفته |
درختی
زینتی و
تقریبا
همیشه سبزکه
دستمایه
بسیاری از
شاعران است |
شمشاد |
خوشبو،
خوش عطر |
شمین |
شبان ،
چوپان - نامی
کردی |
شوان |
از
نامهای
ارمنی
ایرانی به
معنی بانوی
بزرگوار |
شمیلا |
فتنه
انگیز ،
ایجاد کننده
شور و شوق |
شورانگیز |
خوش
قیافه ، قد
بلند- نامی
کردی |
شوری |
شعله
آتش ، سنگ
آسمانی ،
ستاره
دنباله دار |
شهاب |
درخورشاه
، لایق شاه |
شهبار |
باز
سفید رنگ ،
شاه باز |
شهباز |
پر بزرگ
پرندگان |
شهبال |
پرشاهانه |
شهپر |
داده و
بخشیده شاه |
شهداد |
آنکه به
زیبایی مایه
آرایش
شهراست ، آرایش
دهنده شهر |
شهرآرا |
رام و
مطیع شاه |
شهرام |
بانوی
شهر ، ملکه |
شهربانو |
شهرزاده
، بومی - نقال
قصه های هزار
و یک شب |
شهرزاد |
خواهر
جمشید و همسر
ضحاک ماردوش |
شهرناز |
شیرینی
شهر |
شهرنوش |
مشهور و
نامی |
شهره |
پادشاه
، یارشهر ،
نام پسر
برزوپسر سهراب |
شهریار |
شاهزاده
، فرزند شاه |
شهرزاد |
زن سیه
چشم |
شهلا |
نوازش
شده شاه |
شهنواز |
منسوب
به شاه |
شهین |
نسیم
شبانه - نامی
کردی |
شیبا |
آشفته و
عاشق |
شیدا |
خورشید
، درخشان |
شیده |
پهلوان
و دلاور |
شیردل |
شیر بچه
، همچون شیر |
شیرزاد |
به رنگ
شیر ، مانند
شیر |
شیرنگ |
پهلوان
معاصر با
گشتاسب ، نام
سردار فریدون |
شیرو |
دختر
شیرین |
شیرین
دخت |
دخترانه
، نامی کردی |
شیما |
قدرتمند
، توانا - نامی
کردی |
شینا |
مطبوع و
گوارا ،
معشوقه خسرو
پرویز |
شیرین |
شیرین
بیان ، خوش
زبان ، ایزد
بزرگ هندیان
باستان |
شیوا |
|
فرزند
نوذر پهلوان
ایرانی
شاهنامه |
طوس |
پرنده
سبز رنگ و
سخنگوست و
نام برخی زنان
در فارسی دری
است . |
طوطی |
دارای
اسب قوی - نام
پسر منوچهر |
طهماسب |
روباه
تیزرو و قوی ،
پادشاه
پیشدادیان و
پدر جمشید |
طهمورث |
|
آشوب ،
هیاهو |
غوغا |
گل
نشکفته ،
کنایه از
دهان معشوق |
غنچه |
|
از
نامهای کردی
برای دختران |
فتانه |
قربانی
، نامی کردی |
فدا |
بلندی و
شکوه |
فراز |
شکوه
مرزداری - نام
پسر رستم
دستان |
فرامرز |
سیاه
گوش ، نام
مادر فریدون
، نام همسر بهرام
گور ساسانی |
فرانک |
محل
شکوه و جلال |
فراهان |
مناعت ،
بزرگی |
فربد |
شکوه
خداوند |
فربغ |
دانشمند
و فاضل |
فرجاد |
تابان و
زیبا - نام یکی
از امیران
سیستان در
عهد
سلجوقیان |
فرخ |
نیک پی و
نیک قدم |
فرخ پی |
مبارک
آفریده شده |
فرخ داد |
دارای
صورت زیبا |
فرخ رو |
مبارک
زاد ، خجسته
زاد ، رستم
فرخزاد سردار
معروف
ساسانیان
است |
فرخ زاد |
درای
چهره زیبا ،
خوشگل |
فرخ لقا |
زیبا
چون خورشید |
فرخ مهر |
داده
شکوه
وزیبائی |
فرداد |
بهشت ،
بوستان |
فردیس |
یگانه ،
شکوه دین ،
مخفف
فروردین ماه
اول بهار |
فرین |
زاده
فرو شکوه |
فرزاد |
شایسته
و لایق - نامی
کردی |
فرزام |
عاقل ،
حکیم ،
دانشمند |
فرزان |
دانشمند
، عاقل و عالم |
فرزانه |
عالم ،
وزیر دربار |
فرزین |
شا دمان
، مسرور ،
خوشحال |
فرشاد |
فرستاده
الهی و
آسمانی |
فرشته |
درخشانتر
، نام برادر
پیران ویسه |
فرشید |
دستور ،
حکم |
فرمان |
داری
ناز فراوان |
فرناز |
نام
دختر
افراسیاب و
همسر دوم
سیاوش |
فرنگیس
(فری گیس) |
دلیل و
برهان |
فرنود |
شکوه ،
نام پادشاه
باستانی ماد |
فرنوش |
نامی
برای پسران |
فرنیا |
افتاده
حال ، متواضع |
فروتن |
پائین -
نام پسر
سیاوش ، نام
پسر کیخسرو نام
پسر خسرو
پرویزو
شیرین |
فرود |
روشنائی
، روشنی |
فروز |
تابان ،
درخشان |
فروزان |
روشنی ،
تابناک |
فروزش |
درخشان
، درخشنده |
فروزنده |
روشنائی
، تابش |
فروغ |
عاشق
افسانه ای
شیرین |
فرهاد |
شکوه ،
ادب ، تربیت |
فرهنگ |
صداقت و
راستی در دین |
فرهود |
همراه
خوب و شایسته |
فربار |
زیبا و
فریبنده |
فریبا |
بی
همتا، نامی
کردی |
فرید |
دختر بی
همت |
فریدخت |
دارای
شکوهی
اینچنین ،
پادشاه
پیشداری که
بر ضحاک
ماردوش غلبه
کرد |
فریدون |
فر و
شکوه ایمان |
فریمان |
عشوه گر
، پریناز |
فریناز |
شکوه
شیرین |
فرینوش |
زنگ ،
همان پریوش
هم هست |
فریوش |
پیروز و
مظفر |
فیروز |
سنگی
گرانبها با
رنگ فیروزه
ای |
فیروزه |
|
معرب
کاووس است |
قابوس |
سرور
گرامی ، شاه
محبوب ، پدر
کیکاوس از
پادشاهان
کیانی |
قباد |
بهشتی ،
روحانی |
قدسی |
|
کدبانو
، نامی کردی
برای دختران |
کابان |
کبوتر ،
نامی کردی
برای دختران |
کابوک |
فعال و
کوشا |
کارا |
از
نامهای
ارمنی
ایرانی به
معنی نوید دهنده |
کارو |
نام یکی
از سرداران
ماد |
کاراکو |
کسی که
بخت به کام
اوست |
کامبخت |
آرزو
دهنده ، مراد
بخش |
کامبخش |
صورت
فرانسوی
((کمبوجیه)) پسر
کورش است |
کامبیز |
کامجوینده |
کامجو |
یکی از
دانایان دین
زردشت |
کامدین |
سعادتمند
و خوشبخت |
کامران |
به
مقصود و مراد
رسیدن |
کامراوا |
آرزو و
خواهش کوچک |
کامک |
کامروا
، خوشبخت |
کامنوش |
کامروا
و پیروز |
کامیار |
معدن
شانس ، نامی
کردی |
کانیار |
پادشاه
توانا - از
پادشاهان
کیانی و پسر
کیقباد |
کاووس |
آهنگر
معروف ایران
باستان که
علیه ضحاک
قیام کرد |
کاوه |
جهان
بانو ، دختر
قیصر روم و
مادر اسفندیار |
کتایون |
ناز و
غمزه |
کرشمه |
معرب
خسرو است |
کسری |
موی
پیچیده ،
دختری با
موهای مجعد |
کلاله |
نام پسر
کورش
کمبوجیه است |
کمبوجیه |
کوشنده
، ساعی |
کوشا |
خداوند
کوه ، عابد |
کهبد |
رام شده
کوه نام
برادر و
سردار
افراسیاب |
کهرام |
زاده
کوه ، کسی که
در کوه
زائیده شده
است |
کهزاد |
شهریار
بزرگ |
کیارش |
پادشاه
، امیران |
کیان |
فرستاده
، نامی کردی |
کیانا |
دارای
چهره
پادشاهان |
کیانچهر |
شاهدخت
، دختر شاه |
کیاندخت |
بسیار
شیرین ، نام
یکی از دو
برادر فریدون
در شاهنامه |
کیانوش |
بزرگوار
- نام پدر
کیقباد |
کیاوش |
پادشاه
نیکنام ، نام
پسر سیاوش و
سومین
پادشاه
کیانیان |
کیخسرو |
پادشاه
محبوب - پدر
کیکاوس و سر
سلسله کیانیان |
کیقباد |
سیاه
چرده ، سبزه ،
نام پسر
کیقباد و پدر
کیاوش |
کیکاووس |
سیاره
زحل و دومین
سیاره
منظومه شمسی پس
از مشتری است . |
کیوان |
دختر
سیاره کیوان |
کیوان
دخت |
نخستین
انسان ، و به
گفته
شاهنامه نخستین
پادشاه |
کیومرث |
جهان و
گیتی |
کیهان |
دختر
گیتی |
کیاندخت |
جهان
کوچک |
کیهانه |
|
پهلوان
زاده شده |
گرد
آفرید |
پهلوانان
، یلان |
گردان |
به ر
وایت
شاهنامه
همان کیومرث
اولین پادشاه
است |
گرشا |
صاحب
اسب لاغر ،
پهلوان
ایرانی و جد
رستم |
گرشاسب |
شعله
آبی ، نامی
کردی برای
دختران |
گرشین |
منسوب
به گرگ ، پسر
میلاد از
پهلوانان زمان
کیخسرو |
گرگین |
زیبا ،
نامی ترکمنی
است |
گزل |
صاحب
اسب رمنده ،
پدر داریوش
هخامنشی |
گشتاسب |
دارنده
اسب نر |
گشسب |
دختر
رستم و زن گیو |
گشسب
بانو |
گیاهان
رنگی کوچک که
دستمایه
شاعرانند |
گل |
حالت
قرار گرفتن
گلها روی
شاخه ها |
گل آذین |
آراینده گل |
گل آرا |
تخم چشم
، نامی کردی |
گلاره |
فروزنده
گل |
گل افروز |
دسته گل |
گلاله |
آنکه
اندامش
مانند گل است |
گل اندام |
گیاهی
برای زینت گل |
گلاویز |
داری
بوی گل |
گلباد |
پرگل ،
گل افشان |
گلبار |
گلبانگ |
گلبام |
نگهدارنده
گل |
گلبان |
بانوی
چون گل |
گلبانو |
هر یک از
برگهای یک گل
، مثل برگ گل |
گلبرگ |
معطر ،
خوشبو |
گلبو |
مثل گل
بهاری |
گلبهار |
گل
افشان |
گلبیز |
تکه گل ،
پاره ای از گل |
گلپاره |
برگ گل ،
پر گل |
گلپر |
پری
همچون گل |
گلپری |
پرازگل
، پوشیده از
گل |
گلپوش |
کسی که
چهره اش به
لطافت گل است |
گل پونه |
باغبان
، عاشق گل ،
کسی که گل می
چیند . |
گلچین |
دختر گل |
گلدخت |
به رنگ
گل ، مانند گل |
گلدیس |
رباینده
گل |
گلربا |
بسیار
زیبا همچون
گل |
گلرخ |
به رنگ
گل ، شرابی
رنگ |
گلرنگ |
زیبا و
سرخ رو |
گلرو |
گلزار و
گلستان |
گلشن |
ریزنده
گل |
گلریز |
زائیده
گل |
گلزاد |
گلستان
، جای پرگل |
گلزار |
مثل گل |
گلسا |
درخشان
چون گل |
گلشید |
گل انار
، شکوفه انار |
گلنار |
کسی که
ناز و غمزه اش
مثل گل است |
گلناز |
گل بانو
، خانم گل |
گلنسا |
نوازش
شده گل |
گلنواز |
شیرین
مثل گل |
گلنوش |
مانند
گل ، قرمز رنگ |
گلی |
از
پهلوانان
عهد کاوس
وکیخسرو و
یکی از
پادشاهان
معروف
اشکانی |
گودرز |
انقلابی
زمان مادها
که برای
براندازی
مادها و
هخامنشیان
قیام کرد |
گوماتو |
|
خرم و
باصفا |
آبادان |
نام پدر
فریدون
پادشاه
پیشدادی |
آبتین |
نام یکی
از درباریان
اردوان سوم
اشکانی |
آبدوس |
اوستا |
آبستا |
نام
والی
آتروپاتن(آذرآبادگان) |
آتروپات |
نام پسر
اوپدرم در
زمان داریوش
بزرگ |
آترین |
فروغ و
روشنایی |
آتش |
نماد،
عنصر |
آخشیج |
آذر،
آتش |
آدُر |
نام
موبد موبدان
دوران شاپور |
آدُرباد |
نام
موبدی بوده |
آذر
بُرزین |
نام
موبدی بوده |
آذر
بُرزین |
نام پسر
آذرساسان |
آذرآیین |
نام پسر
مهرنوش پسر
اسفندیار |
آذرافروز |
نام
موبد موبدان
روزگار
شاپور دوم |
آذرباد |
نام پسر
هومت که
نوشتن نامه
دینکرد را به
انجام رساند |
آذربُد |
موبدی
در زمان
یزدگرد |
آذربود |
پسر
آذرآیین پسر
گستهم
نویسنده
کتاب گلستان
دانش |
آذرپَژوه |
نام یکی
از ساتراپ
آذرآبادگان |
آذرپناه |
صاعقه،
برق |
آذرخش |
در
اوستا به
دارنده
فرآذر |
آذرفر |
از
موبدان بزرگ
شیراز در
روزگار حافظ |
آذرکیوان |
نام
موبدی است در
زمان کواد |
آذرمهر |
در
اوستا به
دوستدار
فرهنگ |
آذرنوش |
زیور،
نام فرمانده
لشکر بابک
خرمدین |
آذین |
نام
عموی
اشوزرتشت و
پدر
میدیوماه |
آراستی |
نام
فرمانده
نیروی
دریایی
خشایارشاه |
آرتمیس |
نام
هفتمین
پادشاه ماد |
آرتین |
پهلوان
و یکی از
بهترین
تیراندازان
ایرانی |
آرش |
آرزو،
خواسته |
آرمان |
آرامش،
آسودگی |
آرمین |
اصیل و
آزاد ،
فرمانده
ارتش ایران
در روزگار
کورش |
آریا |
نام
فرمانده
ناوگان
خشایار شاه |
آریامن |
نام پسر
داریوش |
آریامنش |
دارنده
مهر ایران |
آریامهر |
از
نامهای
برگزیده |
آرتاباز |
دلاور و
پهلوان.
سردار
داریوش سوم |
آریوبَرزَن |
نام
بهدینی که در
فروردین یشت
ستوده شده |
آزاد |
راد،
جوانمرد،
دارنده خوی
آزادگی |
آزاد
منش |
از نام
های برگزیده |
آزادمهر |
بی زمان |
آژمان |
نام پدر
بهمن که در
چکامه از او
یاد شده |
آسا |
نام
چهارمین و
آخرین
پادشاه ماد |
آستیاک |
آویخته،
نگهدارنده |
آونگ |
آویختن،
نگهداری |
آویز |
نام
نیای یازدهم
اشوزرتشت |
آیریک |
بی آغاز |
اَبدَه |
بی رنج |
اَبیش |
نام پسر
سام |
اپرنگ |
دارنده
بلندی و شکوه
یا فرهمند |
اَپروَند |
پیروزمند
و شکست
ناپذیر . نام
خسرو دوم پادشاه
ساسانی |
اَپروَیژ |
نام پسر
کیقباد
نخستین
پادشاه
کیانی |
اَپیوه |
دلیر،
بی ترس |
اَترس |
راستگو.
نام پسر
ویشتاسب |
اَرتان |
ارزنده.
نام یکی از
نیاکان
اشوزرتشت |
ارج |
اوستایی
آن یعنی
دارای اسبان
پرارزش |
ارجاسب |
با ارزش |
ارجمند |
نام
پادشاهان
اشکانی و
متفکر
نامدار ارد
بزرگ |
ارد |
نام
پادشاه
هخامنشی و
ساسانی |
اردشیر |
از واژه
ارد ایرانی
است |
اردلان |
در
اوستا ،
پشتیبان
راستی و
درستی است |
اردوان |
نام
سالار
مازندران |
ارژنگ |
راست و
درست |
ارشا |
دارنده
اسبهای نر |
ارشاسب |
پسر
عموی داریوش
بزرگ |
اَرشام |
نام
نیای داریوش
بزرگ |
اَرشان |
نام
نخستین
پادشاه
اشکانی |
ارشک |
نام
برادر کاووس |
اَرشَن |
نام پسر
میانی
اشوزرتشت.
فرمان گذار |
اروتَدنر |
شریف-
نجیب. نام پدر
لهراسب |
اروَند |
گاه
پسین |
اُزیرن |
دارنده
سپاه
نیرومند |
اسپاد |
نام
خانوادگی و
یکی از
نیاکان
اشوزرتشت |
اسپنتمان |
نام پدر
بزرگ خسرو
انوشیروان |
اسپهبُد |
نام پسر
کی گشتاسب
کیانی و
برادر پشوتن |
اسفندیار |
راستی ،
درستی ، راه
خوشبختی |
اشا |
داده
پاکی و
پارسایی |
اشاداد |
راستی |
اشتاد |
نام
سومین نیای
پاکر |
اشکان |
گاه
سپیده دم،
آغاز
روشنایی |
اُشهن |
نام
برادر هوشنگ
پیشدادی |
اَشوداد |
پاکروان |
اشوفْرَوَهَر |
پاک منش |
اشومنش |
روشنایی
و فروغ. از
مفسران
اوستا در زمان
ساسانیان |
افروغ |
نام
سردار
ایرانی |
افشین |
درختی
با گل های
سپید |
اقاقیا |
بی گمان |
اَگومان |
کوه
بلند. نام
پهلوانی است |
البرز |
توانا و
تیزپا |
الوند |
نام پدر
آذرپات، از
نویسندگان
نامه دینکرد |
امید |
نام پسر
خواستان
دیلمی از
سرداران مازیار |
امیدوار |
کسی که
اندیشه اش در
پی شهرت و
ستایش است |
اندریمان |
بی مرگ.
جاویدان |
اَنوش |
پاکروان،
پادشاه
ساسانی |
انوشیروان |
رهبری و
فرمانداری .
نخستین بخش
از سروده
گاتها |
اَهنَوَد |
هستی
بخش، خداوند |
اهورا |
نام یکی
از یاران
داریوش |
اوتانا |
بخشاینده |
اَوَخشیا |
از
سرداران
کورش بزرگ |
اَوَرداد |
نام پسر
داریوش
هخامنشی |
اَوَرکام |
خدایار،
یاور اهورا |
اورمزدیار |
تخت
پادشاهی . نام
فرستاده
پادشاه کشمیر
به یمن |
اَُورنگ |
زننده و
شکست دهنده
دشمن |
اُوژن |
در
اوستا به چم
دارنده چشمه
ها |
اوس |
دانش،
کتاب دینی |
اوستا |
نام
سردار سغد در
زمان
هخامنشی |
اوستانَه |
بامداد
و سپیده در
اوشهین گاه |
اوشَه |
پروراننده
قانون مقدس |
اوشیدر |
اینچنین،
اینگونه |
ایدون |
از نام
های برگزیده |
ایران
پناه |
از نام
های برگزیده |
ایرانپور |
نام یکی
از بزرگان
ایران |
ایرانشاه |
روشنایی
ایران |
ایرانمهر |
یاری
دهنده
آریایی ها |
ایرج |
ستایش و
ستودن |
ایزد |
یاور
ستودنی |
ایزدیار |
خواستار
کشتزار و
آبادکننده.
بزرگترین
پسر
اشوزرتشت |
ایسَدواستَر |
|
نام پسر
ساسان در
زمان
اشکانیان |
بابک |
نام
دژبان غزه در
هنگام
داریوش سوم |
باتیس |
کشاورز |
بادرام |
نام
نوازنده و
رامشگر نامی
زمان خسرو پرویز |
باربُد |
نام پدر
مزدک |
بامداد |
نام
نوازنده.
نامی در
روزگار
ساسانیان |
بامشاد |
هنگام
بامداد |
بامگاه |
نگهدارنده |
بایگان |
نام پدر
هیربد
شهریار |
بخت
آفرین |
از
فرزندان
رستم در
روزگار خسرو
پرویز |
بَختیار |
از نام
های روزگار
هخامنشیان |
بَخشا |
لعل |
بَدخشان |
بهره.
نام یکی از
سرداران
خشایار شاه |
بدره |
بلند
اندیشه |
بَرازمان |
نام پسر
کوچک کورش |
بَردیا |
بلندبالا.
نام پسر
سهراب |
بُرزو |
نام
رییس پزشکان
شاهی در
روزگار خسرو |
بُرزویه |
نام یکی
از سرداران
یزدگرد
ساسانی |
بَرسام |
شاخه
های گیاهی |
بَرَسم |
پاک و
تمیز |
بَرِشنوم |
نام
وزیر شیروی
ساسانی |
بَرمک |
نام
مهین دستور
انوشیروان
دادگر |
بُزرگمهر |
نام یکی
از سرداران
ایرانی
روزگار هخامنشی |
بَگاداد |
نام یکی
از سرداران
هخامنشی |
بَگاش |
نام
نوزدهمین
پادشاه
ساسانی |
بلاش |
دارنده
اصل و بنیاد |
بُندار |
شاد
بنیاد |
بُنشاد |
در
اوستا به چم
وهوونت
دارنده نیکی |
بَهاوند |
نیکی
بخش |
بِهراد |
فتح و
پیروزی است.
نام پهلوانی
در شاهنامه |
بهرام |
نام یکی
از
دانشمندان و
عارفان
زرتشتی |
بَهرامشاه |
روزگار
نیک و خوش |
بِهروز |
نام یکی
از پهلوانان
ایران پسر
پیل زور |
بِهزاد |
از نام
های برگزیده |
بِهمرد |
نیک منش.
نام پسر
اسفندیار |
بهمن |
نیک نام |
بهنام |
دارنده
زمین. نام
کشاورزی در
زمان خشایار |
بوبار |
رهایی
یافته. نام
یکی از
بزرگان
هخامنشی |
بوجه |
رستگار |
بوخشا |
نام پسر
گیو |
بیژن |
|
پرهیزکار |
پارسا |
نام
برادر زاده
داریوش بزرگ |
پاساک |
دین
درست، دین
پاک |
پاکدین |
پاک
باطن، نیک
نفس |
پاکروان |
پاک
نژاد، نجیب |
پاکزاد |
از نام
های برگزیده |
پاکمهر |
کشتزار |
پالیز |
دادگستر |
پَتَه
مانی |
نام
نبیره سام.
درود،
شادباش |
پدرام |
درفش |
پرچم |
نام پسر
سام |
پَرنگ |
از نام
های برگزیده |
پرهام |
شکست
ناپذیر و
پیروزمند.
کنیه خسرو دوم
ساسانی |
پرویز |
بلند
بالا، نام
پسر کیکاووس |
پَریبُرز |
نام
نیای
اشوزرتشت،
بهرام پژدو
از چکامه
سرایان نامی
زرتشتی |
پژدو |
از نام
های برگزیده |
پژمان |
نام
برادر زاده
فریدون
پیشدادی |
پَشَنگ |
پیشکش
کننده تن یا
فداکار |
پشوتَن |
دارنده
اسبان زیاد
پدر
اشوزرتشت |
پوروشسب |
نام یکی
از پهلوانان
ایران |
پوریا |
نام پسر
آزادمرد پسر
رستم |
پولاد |
جوینده |
پویا |
پوییدن |
پویان |
پادشاه
ساسانی |
پیروز |
پیروز،
کامیاب |
پیروزگر |
نخستین
قانون گذار،
بنیانگذار
عدل و دادگری |
پیشداد |
پهلوانی
بوده از
فرزندان
رستم زال |
پیلتَن |
مهر،
عهد |
پیمان |
|
برادر
هوشنگ
پیشدادی |
تاژ |
کوشنده |
تخشا |
واحد
زمان |
تَسو |
جستجو |
تکاپو |
نام
موبد موبدان
روزگار
اردشیر
بابکان |
تَنسِر |
از
بزرگان ملک
داراپادشاه
ایران |
تَهماسب |
بزرگ
پیکر |
تَهمتَن |
دلیر و
پهلوان. نام
دومین
پادشاه پیشدادی |
تهمورس |
نیرومند،
زورمند |
توانا |
نام پسر
شاه فریدون |
تور |
دلیر و
پهلوان |
تورج |
نام پسر
نوذر یکی از
پهلوانان
نامی ایران |
توس |
بخشنده
تیر. نام
دومین
پادشاه
اشکانیان |
تیرداد |
نام
درختی است |
تیس |
نام یکی
از سرداران
خشایار شاه |
تیگران |
|
نشاط
انگیز |
جانپرور |
دلیرو
زیبا |
جانان |
نام پدر
اردشیر یکی
از بهدینان
خراسان |
جاوید |
مخفف
جمشید |
جم |
از
پادشاهان
پیشدادی |
جمشید |
نام پسر
رستم زال
پهلوان نامی
ایران |
جهانگیر |
|
با ناز و
غرور |
چالش |
از
بازیهای
کودکان |
چالیک |
گردونه
مهر |
چلیپا |
ابزار
بازی قدیمی |
چوگان |
چگونه
زیستن |
چینوَد |
|
از نام
های برگزیده |
خدابخش |
از نام
های برگزیده |
خداداد |
از نام
های برگزیده |
خدایار |
بلند
جایگاه،
سرور |
خدیو |
نام یکی
از پیروان
دستور
آذرکیوان |
خردمند |
شادمان،
خوش |
خرم |
نیک
آواز. نام
پادشاه
ساسانی |
خسرو |
از
سرداران
ایرانی در
دورة
پادشاهی شاه
گشتاسب |
خشاشه |
از
سرداران
ایرانی در
دوره
پادشاهی شاه
گشتاسب |
خشاشه |
شاه
دلیر و
مردمنش |
خشایار |
شاد،
شادمان،
خوشحال |
خشنود |
راضی |
خورسند |
نیک
نهاد |
خوشمنش |
درستکار،
نیکنام |
خوشنام |
نام یکی
از هفت کشور
زمین |
خُونیرِث |
|
دادگری،
قانون |
داتَه |
دادگر،
عادل |
دادار |
نگهبان
قانون |
دادبان |
قانون
خوب |
دادبه |
قانون
خوب.پسر
دادگشنسب که
نامه تنسر را
به تازی
برگردانده |
دادبه |
از
شاگردان
موبد کیخسرو
پور
آذرکیوان |
دادپویه |
جوینده
عدل و داد |
دادجو |
خواستار
عدل و داد |
دادخواه |
دادرسنده |
دادرس |
از نام
های برگزیده |
دادفر |
از نام
های برگزیده |
دادمهر |
از نام
های برگزیده |
دادنام |
دادگر،
عادل |
دادوَر |
دارنده،
نام نهمین
پادشاه
کیانی |
دارا |
نام پسر
بهمن،
هشتمین
پادشاه
کیانی |
داراب |
نام
سومین
شاهنشاه
هخامنشی |
داریوش |
سوخته،
داغ |
داژو |
هوشیار،
آگاه |
دانا |
نام
موبدی است |
داور |
نام
داماد
داریوش بزرگ |
دَریز |
فرمانده
ده تن سرباز |
دَسَم |
دلیر،
قهرمان |
دلاور |
نام
سرداری
درزمان
ساسانیان |
دماوند |
از نام
های برگزیده |
دهناد |
یاور و
سرور دین |
دینشاه |
یاری
دهنده دین |
دینیار |
کلاه
پادشاهی |
دیهیم |
|
بخشنده.
یکی از
سرداران
اردشیر دوم |
راتین |
بخشنده |
راد |
سخاوتمند
. نام سپهدار
خسرو پرویز |
رادمان |
مهربخش.
نام سردار
داریوش سوم |
رادمهر |
بخشندگی |
رادین |
گل
سپید،
گونهای
انگور |
رازقی |
نام چنگ
نواز نامی
خسروپرویز |
رامتین |
کسی که
ایزدرام(شادمانی)
یاور اوست |
رامیار |
نام یکی
از فرزندان
کیخسرو |
رامین |
گاه
نیمروزی |
رپیتون |
نام
برادر
بزرگتر
اشوزرتشت |
رَتوشتَر |
دارای
بزرگی و
سروری یکی از
بزرگان هخامنشی |
رَتوناک |
تابان،
از سرداران
داریوش |
رَخشان |
واژه
پهلوی به چم
زورمند |
رَزین |
نام
پیکار نگار
بهرام گور |
رَسام |
بالش و
روینده. پسر
زال پهلوان
نامی ایران |
رستم |
نام یکی
از مفسران
اوستا |
رشن |
ایزد
دادگری و
آزمایش |
رَشنُو |
نام
سپهدار همای
بهمن |
رشنواد |
نام
برادر بزرگ
اشوزرتشت |
رَنگوشتَر |
آزاد |
رها |
نام یکی
از پهلوانان
ایرانی. پسر
گودرز |
رُهام |
آزاد،
رها |
رهی |
نام
وزیر بهرام
گور |
روزبِه |
نام یکی
از سرداران
ایرانی در
جنگ اسکندر |
روشاک |
تابان ،
درخشان |
روشن |
نام
دیگر
اسفندیار
پسر گشتاسب
کیانی |
رویین
تن |
میوه
ریواس |
ریوند |
|
نام پدر
شهریار از
زرتشتیان
کازرون |
زادان |
نام پدر
رستم |
زال |
نگهبان
زمین |
زامیاد |
نام
خوانسالار
انوشیروان
ساسانی |
زروان |
دارنده
جوشن زرین |
زَریر |
نام یکی
از پسران
غباد ساسانی |
زَم |
از
پهلوانان
ایرانی در
دوره کاووس
شاه کیانی |
زنگه |
نام یکی
از سرداران
شاه کیخسرو
کیانی |
زَهیر |
پهلوانی
ایرانی. نام
پسر زال و
برادر رستم |
زَواره |
یکی از
همدستان
داریوش بزرگ
در جنگ بابل |
زوپیر |
نام پدر
مردآویچ |
زیار |
راه
ستاره شناسی |
زیگ |
|
نام
شوهر
پورچیستا
جوانترین
دختر اشوزرتشت
ژوپین : نام
پسر کیکاووس |
ژاماسب |
از نام
های برگزیده |
ژیان |
|
نام پدر
بزرگ اردشیر
بابکان |
ساسان |
پدر
زال، پسر
نریمان |
سالار |
بهدینی
از خاندان
گرشاسب |
سام |
نام
بزرگ زاده
بلخ |
سامان |
نام پسر
سام |
سَپْرَنگ |
مقدس،
ورجاوند |
سِپنتا |
ورجاوند
و مقدس. اسفند |
سپند |
آسمان |
سِپِهر |
داده یا
آفریده
آسمان |
سپهرداد |
درخت
بلند و راست |
سپیدار |
خوب
گفتن |
ستایش |
قوی
هیکل،
نیرومند |
ستُرگ |
سربلند،
با افتخار |
سرافراز |
سرودن |
سُرایش |
نام
پنجمین
پادشاه
باوندی |
سُرخاب |
گوش
دادن به صدای
وجدان و
فرمانبردار |
سُروش |
شایسته |
سزاوار |
نام یکی
از سه پسران
شاه فریدون
پیشدادی |
سَلم |
تابش
سرخ. نام پسر
زال |
سهراب |
دلیر و
پهلوان ،
توانا |
سورن |
برگزیده
دینی |
سوشیانت |
نام پسر
کیومرس در
شاهنامه |
سیامک |
سیاوش،
پسر کیکاووس |
سیاوخش |
نام پسر
کیکاووس |
سیاوش |
نام
کورش به
پیکره دیگر |
سیروس |
یکی از
نخستین
پیروان
اشوزرتشت |
سینا |
|
نام
بهرام گور
پادشاه
ساسانی |
شا
بهرام |
نام
دومین
شاهنشاه
ساسانی |
شاپور |
بخشی از
گیاه و درخت |
شاخه |
نام یکی
از بزرگان
روزگار
ساسانیان |
شاد |
شادمان
و خشنود. نام
پسر برزین. از
کارمندان
نگارش
شاهنامه |
شادان |
از نام
های برگزیده |
شادبه |
از نام
های دوران
هخامنشی |
شادفر |
نام
برادر
فریدون |
شادکام |
خوشحال |
شادمان |
از نام
های برگزیده |
شادنوش |
از نام
های برگزیده |
شاهرخ |
نام پسر
شاه بهرام
پادشاه
کشمیر |
شاهروز |
نام یکی
از بزرگترین
سرداران
لشکر ایران
در زمان خسرو
پرویز |
شاهین |
سزاوار،
شایسته |
شایان |
گرانمایه،
لایق |
شایگان |
همه
گاه، شبانه
روز |
شباروز |
مرغ
سحر، ستاره
بامدادی |
شباهنگ |
پرنده
شب پرواز |
شباویز |
چالاکی
و سرعت |
شتاب |
پرسرعت |
شتابان |
نام پسر
سرخاب |
شروین |
بردبار |
شکیبا |
ستاره
باران |
شهاب |
باز
سفید و بزرگ |
شهباز |
از نام
های برگزیده |
شهداد |
از نام
های برگزیده |
شهراد |
از نام
های برگزیده |
شهرام |
از نام
های برگزیده |
شهران |
از نام
های برگزیده |
شهرَوان |
از نام
های برگزیده |
شهروز |
فرمانروای
شهر ، نام پسر
خسروپرویز |
شهریار |
از نام
های برگزیده |
شهزاد |
دلاور،
ماهر |
شهسوار |
از نام
های برگزیده |
شهیار |
درختی
بلند ، خون
سیاووشان |
شیان |
از نام
های برگزیده |
شیدفر |
نام پسر
افراسیاب |
شیده |
از نام
های برگزیده |
شیدوَر |
نام پسر
گودرز.
پهلوان نامی
زمان |
شیدوش |
شجاع،
دلیر |
شیردل |
زاده
شیر، بچه شیر
، نامی از
روزگار انوشیروان |
شیرزاد |
از نام
های برگزیده |
شیرمرد |
از نام
های برگزیده |
شیروان |
همانند
شیر |
شیروَش |
از
ابزار
خنیاگری |
شیشَم |
|
نام پدر
مانی نقاش
دوران
ساسانی |
فاتک |
بالا،
بلندی |
فراز |
از نام
های برگزیده |
فرازمان |
از نام
های برگزیده |
فرازمند |
نام پسر
رستم زال |
فرامرز |
نگهبان
و نگهدار فر |
فربُد |
راست و
درست |
فربود |
بزرگی و
شوکت. از
مفسران
اوستا در
زمان ساسانی |
فرخ |
از نام
های برگزیده |
فرداد |
پیشرو
در دین |
فردین |
از نام
های برگزیده |
فرزاد |
از نام
های برگزیده |
فرزام |
از نام
های برگزیده |
فرزین |
شادبخت
و شادمان |
فرشاد |
یکی از
وزیران کی
گشتاسب |
فرشوشتر |
نورانی
تر |
فرشید |
از نام
های برگزیده |
فرمنش |
نام یکی
از سرداران
شاپور |
فرنام |
از نام
های برگزیده |
فرنوش |
پیشرو
قانون .نام
پهلوانی در
شاهنامه . نام
چند پادشاه
اشکانی |
فرهاد |
از نام
های برگزیده |
فَرََهمند |
از نام
های برگزیده |
فَرهود |
باشکوه
و بزرگ |
فرهومند |
نام پسر
سیاوش |
فُرود |
نام
دومین
پادشاه ماد |
فْرَََوَرِتیش |
فَرَوَهَر،
نیروی
اهورایی |
فَرَوَشی |
نیروی
اهورایی
درون انسان |
فَرَوَهَر |
خاندانی
از دوستان
اشو زرتشت |
فریان |
نام پسر
کیکاووس |
فریبرز |
از
پادشاهان
پیشدادی،
نجات دهنده
قوم آریا |
فریدون |
نوعی
درخت بید |
فوکا |
نوشیدنی
از دانه جو |
فوگان |
از نام
های برگزیده |
فولاد |
نام
هجدهمین
پادشاه
ساسانی |
فیروز |
|
سر و
سامان |
کاچار |
پسر مهر
نرسی از
ارتشتاران
دوره ساسانی |
کاردار |
از نام
های برگزیده |
کارن |
تلاشگر |
کاری |
کمبوجیه |
کامبوزیا |
از نام
های برگزیده |
کامبیز |
از نام
های برگزیده |
کامجو |
از نام
های برگزیده |
کامدین |
نام
دانشمندی
زرتشتی اهل
شیراز |
کامران |
کامروا،
کامران |
کامکار |
نام یکی
از سرداران
افراسیاب |
کاموس |
کامروا،
خوشبخت |
کامیاب |
کامیاب
، کامروا |
کامیار |
جستجو
کردن،
کاویدن |
کاوش |
نام
آهنگر نامی
که پادشاهی
ذهاک را برانداخت |
کاوه |
از نام
های برگزیده |
کاووس |
از نام
های برگزیده |
کاویان |
نام
موبد موبدان
روزگار
شاپور یکم |
کرتیر |
از
نوادگان
سلم، پسر
فریدون |
کرکوی |
از نام
های برگزیده |
کمبوجیه |
نام
پادشاه
زابلستان و
پدر زن جمشید
پیشدادی |
کورنگ |
بنیانگزار
شاهنشاهی
هخامنشی |
کوروش |
نام
رامشگری است |
کوسان |
کوشیدن |
کوشا |
کوشا
بودن |
کوشان |
نام یکی
از سرداران
تبری |
کوشیار |
بزرگ،
صاحب،
پادشاه |
کیا |
از نام
های برگزیده |
کیافر |
از نام
های برگزیده |
کیامرد |
از نام
های برگزیده |
کیامنش |
جمع کی،
پادشاه |
کیان |
از نام
های برگزیده |
کیان
پور |
از نام
های برگزیده |
کیانزاد |
از نام
های برگزیده |
کیانفر |
از نام
های برگزیده |
کیانمهر |
نام
برادر شاه
فریدون
پیشدادی |
کیانوش |
نام
سردودمان و
نخستین
پادشاه
کیانیان |
کیقباد |
پدر
سیاوش و پدر
بزرگ شاه
کیخسرو کیانی |
کیکاووس |
جهان،
گیتی |
کیهان |
نام پدر
موبد سروش،
از شاگردان
دستور آذرکیوان |
کیوان |
نام
نخستین
انسان روی
زمین |
کیومرس |
|
نام پسر
فارناک
پادشاه کپاد
و کیه و هوتیس |
گالوس |
ارجمند،
مقدم |
گرامی |
پرارزش،
پر ارج |
گرانمایه |
گرویدن،
پیروی |
گرایش |
در
اوستا به چم
پهلوان نامی
، همانند رستم
شاهنامه |
گَرشاسب |
نام
پهلوان نامی
ایران |
گرگین |
از
جنگجویان و
سرداران
کیانی و پدر
گردآفرید |
گژدهم |
از نام
های برگزیده |
گژگین |
نام
پنجمین
پادشاه
کیانی |
گشتاسب |
نام
پهلوانی در
شاهنامه |
گشواد |
خوشآیند،
با مزه |
گوارا |
نام پسر
گیو، از
پهلوانان
نامی لشکر کیکاووس |
گودرز |
گرد و
پهلوان |
گیل |
پهلوان
ایرانی |
گیو |
|
دارنده
اسب تیزرو .
پدر گشتاسب |
لهراسب |
|
یکی از
سرداران
مادی کورش |
مازار |
مازندران
در اوستا |
مازنه |
نام پسر
غارن. از
اسپهبدان
تبرستان |
مازیار |
نام پسر
کاکی یکی از
فرمانروایان
ایرانی |
ماکان |
پایدار،
ماندنی |
ماندگار |
نام پسر
کی پشین و
پدربزرگ
لهراسب |
مانوش |
نام
پیکر نگار
نامی در
دوران شاپور |
مانی |
نام پسر
کیخسرو پسر
اردشیر پسر
غباد |
ماهان |
زبر دست |
ماهر |
از
گوشههای
موسیقی |
ماهوار |
نام یکی
از مفسران
اوستا در
زمان ساسانیان |
ماونداد |
دانای
بزرگ،
پروردگار |
مزدا |
نام پسر
بامداد در
دوران
ساسانی |
مزدک |
نام
نخستین مرد
در اوستا |
مشیا |
پهلوان
نژاد. نام
نیای سیزدهم
اشوزرتشت.
نام ششمین
پادشاه
پیشدادی |
منوچهر |
نام پدر
منوچهر شاه
پیشدادی |
منوشفر |
از نام
های برگزیده |
مه زاد |
نام
پادشاه کابل
و پدر رودابه |
مِهراب |
یکی از
هفت خاندان
نامی دوران
ساسانی |
مهران |
نگهبان
روشنایی و
مهر |
مهربان |
دارنده
برترین مهر.
نام پسر
فرهاد در دوره
بهرام پنجم |
مهربُرزین |
از نام
های برگزیده |
مهرپرور |
از نام
های برگزیده |
مهرپوی |
از نام
های برگزیده |
مهرپیکر |
از نام
های برگزیده |
مهرجو |
نام
چوپانی که
کوروش را
پرورش داد |
مهرداد |
زاده
مهر |
مهرزاد |
جشن ملی
ایران |
مهرگان |
مهر
بزرگ یا بزرگ
مهر. نام نیای
ششم اردشیر
بابکان |
مهرمَس |
نام یکی
از چهار
پسران
اسفندیار |
مهرنوش |
از نام
های برگزیده |
مهریار |
از نام
های برگزیده |
مِهرین |
از نام
های برگزیده |
مهیار |
دانه
خشک انگور |
مویز |
|
نام
درختی
تنومند |
نارون |
دادگر |
ناشا |
جوینده
نام |
نامجو |
دارنده
نام |
نامدار |
از نام
های برگزیده |
نامور |
سرباز
دریایی. از
نام های
دوران هخامنشی |
ناوَرز |
دلیر و
پهلوان.
دارای
اندیشه بلند
و مردانه |
نریمان |
نام پسر
زریر، برادر
شاه گشتاسب |
نَستور |
نام
نوازنده
نامی دوران
خسرو پرویز |
نکیسا |
آشکار،
هویدا |
نمایان |
از نام
های برگزیده
دوران
ساسانی |
نوبخت |
نام
نویسنده
دساتیر |
نوبهار |
نام
سومین برادر
اشوزرتشت |
نوتریکا |
یکی از
سه پسران
منوچهر |
نوذر |
شهد،
عسل ، انگبین |
نوش |
نام پسر
آذرافروز |
نوش آذر |
نوشیروان |
نوشی |
انوشیروان.
از نام های
برگزیده |
نوشیروان |
مژده
شادمانی |
نوید |
نیزار،
محل روییدن
نی |
نیسان |
خجسته ،
خوش قدم |
نیک پی |
از نام
های برگزیده |
نیکدل |
سعادتمند،
خوشبخت |
نیکروز |
از نام
های برگزیده |
نیکزاد |
نیکونام،
خوشنام |
نیکنام |
خوب،
زیبا، نیکو
کار |
نیکو |
نام یکی
از شاعران
ایرانی |
نیما |
پهلوان
و دلیر |
نیو |
نام
کوچکترین
برادر
اشوزرتشت |
نیوتیش |
|
ایزد آب
در اوستا |
واته |
روشنایی
یا رویش. نام
چهاردهمین
نیای آدرباد
مهر اسپند |
وخش |
آفریده
روشنایی،
نام یکی از
سرداران هخامنشی |
وخش داد |
پیام
آور |
وخشور |
مقدس و
نورانی . از
نیاکان شاه
بهرام |
ورجاوند |
شعله
آتش، گرمی
آتش |
ورزم |
جوان
آراسته و
زیبا |
ورساز |
نماد
پیروزی |
وَرَهرام |
بخشنده |
وَسپار |
نام
کوهی در
اوستا |
وَسنه |
از نام
های برگزیده |
وفادار |
بلاش،
پادشاه
اشکانی |
وَلخش |
نام پدر
سلمان فارسی |
وهامان |
خوش
منش، نیک منش |
وَهمنش |
ریشه
اصلی بهمن
امروزی |
وُهومن |
از
بخشهای
اوستا |
ویسپرد |
نخستین
پادشاه
همزمان با
اشوزرتشت |
ویشتاسب |
|
نام
وزیر استیاک
آخرین
پادشاه ماد |
هارپارک |
یکی از
درباریان
خشایار شاه |
هامان |
نام
سپهسالار
خسروپرویز
ساسانی |
هامرز |
از نام
های ایرانی |
هامون |
تابستان
در اوستا |
هامین |
گاه
بامدادی |
هاون |
ایزد
نگهبان
بامداد |
هاونی |
دوست
منش. نام
سردودمان
هخامنشیان |
هَخامنش |
نام
هشتمین نیای
اشوزرتشت |
هَردار |
نام
سومین
پادشاه
ساسانی |
هُرمز |
یار خدا |
هرمزدیار |
شرح و
تفسیر |
هُزوارش |
دلیر و
نامجو |
هُژبر |
خوو
پسندیده، از
پهلوانان
دوره کیانی
پسر گودرز |
هَژیر |
مانند،
شریک |
همتا |
همرنگ،
همانند |
همگون |
زمان،
گاه |
هنگام |
دربردارنده
نیکی |
هوبَر |
سازنده
خو. پیشه ور |
هوتَخش |
فرماندار
ساحلی در
روزگار
داریوش |
هوتن |
نیک
آفرید |
هوداد |
نام
سومین نیای
آدرباد مهر
اسپنتمان |
هودین |
خورشید |
هور |
می صاف و
مقدس |
هورا |
پسر
سیامک پسر
کیومرس،
دومین
پادشاه پیشدادی |
هوشنگ |
از نام
های برگزیده |
هوشیدر |
واژه ای
پهلوی خوش
اندام |
هوکَرپ |
گیاه
مقدس |
هوم |
از نام
های برگزیده |
هومان |
اندیشه
نیک |
هومَت |
خوبمنش |
هومن |
نام
داماد
داریوش و از
سرداران
بزرگ پارسی |
هیمه |
|
اثر و
نشان که کسی
از خود باقی
بگذارد |
یادگار |
موبدی
در سده نهم که
در کرمان
میزیسته |
یزدان
داد |
از نام
های برگزیده |
یزدان
مهر |
از نام
های برگزیده |
یزدان
یار |
نام پسر
انوشیروان
دادگر |
یزدانشاه |
نام
پادشاه
ساسانی |
یزدگرد |
از
بخشهای
اوستا |
یَسنا |
|
نام زن
داریوش سوم |
آباندخت |
شیشه،
بلور |
آبگینه |
خوشرنگ
و آب . دختر
اردشیر دوم
هخامنشی |
آپامه |
آذر |
آتری |
سرخ
فام، سرخ رنگ |
آتشگون |
نام
دختر کورش ،
زن داریوش |
آتوسا |
خجسته و
نیکو |
آدخت |
آتش،
فروغ،
روشنایی |
آذر |
بانوی
آتش گون |
آذربانو |
همانند
روشنایی |
آذرچهر |
گل
همیشه بهار و
نام دختری در
ویس و رامین |
آذرگون |
با نظم و
ترتیب |
آراسته |
قرار،
سکون |
آرام |
از نام
های برگزیده |
آرام
دخت |
از نام
های برگزیده |
آرام دل |
آرمیدن |
آرامش |
آرمان،
عشق پاک |
آرمیتا |
فروتنی
و پاکی و محبت |
آرمیتی |
از نام
های برگزیده |
آرمیدخت |
آزاده
نژاد |
آزادچهر |
نام
مادر گشتاسب |
آزاده |
از نام
های برگزیده |
آزیتا |
نام گلی
است |
آژند |
مهر و
دوستی،
یکرنگی |
آشتی |
یار،
دوست |
آشنا |
شور،
انقلاب |
آشوب |
لانه و
کاشانه |
آشیان |
گرمی،
روشنایی |
آفتاب |
درود و
سپاس |
آفرین |
نام گلی
است |
آلاله |
نام
دختر
آستیاک،
پادشاه ماد،
نام زن کورش |
آمیتیس |
بانوی
پاک و
بیگناه،
پاکبانو |
آناهیتا |
نام زن
اردشیر
ساسانی |
آندیا |
از
نامهای
برگزیده |
آنیتا |
سرود و
نغمه |
آهنگ |
آواز،
آهنگ |
آوا |
شهرت و
نام آوری |
آوازه |
گیاهی
خوشبو |
آویشن |
ستاره،
شهاب |
اختر |
راست و
درست |
ارشیا |
نام گلی
است |
ارغوان |
پیشکشی،
هدیه |
ارمغان |
نیکو
سخن و خوش
گفتار. نام
یکی از خواهران
جمشید |
ارنواز |
سپید،
درخشان و
زیبا |
اروس |
زن پاک و
راست |
اشااونی |
از نام
های برگزیده |
اشوچهر |
از نام
های برگزیده |
اشودخت |
از نام
های برگزیده |
اشوروی |
از نام
های برگزیده |
اشوزاد |
از نام
های برگزیده |
اشومهر |
روشن،
روشن کننده |
افروز |
داستان،
خاطره و
یادمان |
افسانه |
بالا و
سرور |
افسر |
از نام
های برگزیده |
افسون |
از نام
های برگزیده |
افشان |
کمال و
رسایی
جاودانی |
اَمُرداد |
روشنایی
بی فروغ و بی
پایان |
انارام |
عسل،
شهد |
انگبین |
جاویدان |
انوش |
انوشه،
جاودان |
انوشک |
بیمرگ
و جاودان |
انوشه |
روشنایی
بی پایان |
انیران |
نگهبان
تن |
اَهونَوَر |
آزادگان
و سرزمین
آزادی |
ایران |
بانوی
ایرانی |
ایرانبانو |
دختر
ایران |
ایراندخت |
ستاره
باران و آب،
تشتر(تیر) |
ایشتار |
از
اسپهبدان
مازندران |
باوَند |
|
بردبار
، شکیبا |
باستیان |
خانم،
کلمه احترام
درباره
بانوان |
بانو |
نام
دختر رستم
زال ، زن گیو و
مادر بیژن |
بانو
گشسب |
شکیبا،
با حوصله |
بردبار |
برسم،
شاخههای
گیاه |
برسومه |
جوان ،
خوش اندام |
برنا |
خوش
قامت،نام
مادر بابک
خرمدین |
برومند |
درخت
سودبخش |
بلوت |
نام گلی
است |
بنفشه |
نام
دختر کی
گشتاسب |
به
آفرید |
خوب
چهره، نیکو
صورت |
به نگار |
نیک
آفریده شده |
بهآفرین |
نخستین
فصل سال |
بهار |
از آن
بهار |
بهاره |
نیک
ترین دوشیزه |
بهدخت |
نیک
چهره |
بهرخ |
نیکو
چهره |
بهرو |
پردیس،
بهترین |
بهشت |
نیکوترین
گل |
بهگل |
از نام
های برگزیده |
بهناز |
نیکوترین
نوشیدنی |
بهنوش |
بهترین
، نیکوترین |
بهین |
گیاه،
ساقه جوان |
بوته |
از نام
های برگزیده |
بوختار |
باغ پر
گل |
بوستان |
یکتا،
بیمانند |
بی تا |
هشیار و
سرزنده |
بیدار |
روشن،
دل آگاه |
بینا |
|
پاداش |
پاداش |
از نام
های برگزیده |
پارمیدا |
نام
دختر بردیا
پسر کورش
بزرگ |
پارمیس |
تکه
بلور |
پارمین |
نیک
بختی و
فرارونی.
نگهبان گنج و
خواسته |
پارند |
از نام
های برگزیده |
پاک
سیما |
آناهیتا،
بانوی پاک |
پاکبانو |
خوش
صورت |
پاکچهر |
پاکیزه
دل، دلپاک،
خوش قلب |
پاکدل |
از نام
های برگزیده |
پاکرخ |
از نام
های برگزیده |
پاکروز |
از نام
های برگزیده |
پاکروی |
از نام
های برگزیده |
پاکفر |
از نام
های برگزیده |
پاکناز |
بدون
آلودگی، پاک |
پاکیزه |
پایدار،
نام زن
آریاسب،
سردار
نامدار
کوروش بزرگ |
پانتهآ |
فروغ،
روشنایی |
پرتو |
سخن
سربسته |
پرخیده |
باغ
بهشت |
پردیس |
پر آرزو |
پرشت |
پارچه
ابریشمی |
پرند |
حریر ،
دیبا |
پرنیان |
از نام
های برگزیده |
پروانه |
نام
ستارهای |
پروین |
زن زیبا |
پری |
از نام
های برگزیده |
پری
بانو |
زیبا
روی |
پری
سیما |
پری
رخسار،
خوشگل، زیبا
روی |
پریچهر |
از نام
های برگزیده |
پریدخت |
از نام
های برگزیده |
پریدخت |
پری رو،
پری رخسار،
خوبروی |
پریرخ |
خوشگل،
زیبا رو |
پریروی |
فرزند
پری، فرزند
زیبا |
پریزاد |
مانند
پری |
پریسا |
از نام
های برگزیده |
پریسان |
زیبا
چهره |
پریفام |
مانند
پری |
پریگون |
از نام
های برگزیده |
پریماه |
از نام
های برگزیده |
پریمرز |
از نام
های برگزیده |
پریناز |
پری
مانند |
پریوش |
سحر،
بامداد |
پگاه |
پرندهای
است، هدهد |
پوپک |
پونه |
پودینه |
از نام
های برگزیده |
پوران |
نام
کوچکترین
دختر
اشوزرتشت |
پوروچیستا |
بوته و
گلی خوشبو |
پونه |
با نظم،
با آرایش |
پیراسته |
آراسته،
آرایش |
پیرایه |
از سنگ
های قیمتی |
پیروزه |
|
نورانی،
فروغمند |
تابان |
از نام
های برگزیده |
تابانروی |
از نام
های برگزیده |
تابانمهر |
نورافشان |
تابش |
پرتو،
نورانی |
تابناک |
تابیدن |
تابنده |
جدید،
پرتراوت،
لطیف |
تازه |
لطیف و
نازک |
تاژ |
خوبرو و
زیبا |
تخشک |
نام
دختر داریوش
سوم هخامنشی |
تذرو |
تر و
تازه، لطیف،
نرم |
ترانه |
گل تازه |
ترگل |
نام
میوه ای است |
تُرنج |
آواز
تارهای ساز |
ترنگ |
آواز
خوش |
تَرَنُم |
نام
دختر میانه
اشوزرتشت |
تریتی |
نام
ستاره تیر.
نگهبان
باران |
تشتر |
نام یکی
از آهنگ های
نامی باربد |
تکاو |
گیاهی
بالا رونده |
تمیس |
نام
مادر لهراسب.
دختر آرش |
تناز |
نوعی
ساز، دنبره |
تنبور |
بلبل |
تَندُر |
پیکره،
تصویر |
تندیس |
نام
دختر میانه
اشوزرتشت |
تِهرت |
زن رستم
و مادر سهراب |
تهمینه |
از نام
های برگزیده |
توران |
از نام
های برگزیده |
تورانبانو |
از نام
های برگزیده |
توراندخت |
شبکیه
چشم به زبان
پهلوی |
تِیتَک |
پرندهای
خوش رنگ |
تیهو |
|
کشتزار |
جالیز |
پیاله،
ساغر |
جام |
از نام
های برگزیده |
جان
پرور |
دوست
داشتنی |
جانانه |
از نام
های برگزیده |
جانمهر |
زن
سیاوخش،
مادر فرود |
جر یره |
گیاه
سبز آبزی |
جلبک |
زمین
پهناور |
جلگه |
جوان،
جوانی،رویش |
جوانه |
کنار
جوی آب |
جویبار |
|
ناز و
عشوه |
چام |
آب
طبیعی از کوه |
چشمه |
نام
پرنده ای خوش
آواز |
چکاو |
آهنگی
از موسیقی
ایرانی |
چکاوک |
خرامان |
چَمان |
از نام
های برگزیده |
چهرزاد |
از نام
های برگزیده |
چیترا |
دانش و
دانایی . نام
جوانترین
دختر اشوزرتشت
، ایزد دانش |
چیستا |
دانش و
آگاهی |
چیستی |
|
جای
خورشید یا
سرزدن
خورشید |
خاور |
شادباش،
مبارک |
خجسته |
زیبا
روی و
پسندیده |
خجیر |
با ناز و
وقار راه
رفتن |
خرامان |
از نام
های برگزیده |
خرم چهر |
خوشدل،
خوشحال،
شادمان |
خرمدل |
خندیدن،
با لبخند |
خندان |
از نام
های برگزیده |
خوب چهر |
از نام
های برگزیده |
خوبرخ |
از نام
های برگزیده |
خوبروی |
از نام
های برگزیده |
خوردخت |
از نام
های برگزیده |
خورزاد |
از نام
های برگزیده |
خورشاد |
هور،
هور شید |
خورشید |
از نام
های برگزیده |
خورشید
چهر |
همانند
خورشید |
خُوروَش |
از نام
های برگزیده |
خوشبوی |
نیکو
روی |
خوشچهر |
نیک
رفتار، با
صفا |
خوشخو |
شاد،
شادمان،
خوشنود،
خوشحال |
خوشدل |
خوشرو،
خوش صورت،
خوشگل |
خوشروی |
خوش سخن |
خوشگو |
خوش
آواز، خوش
آهنگ |
خوشنوا |
چند
دانه که در
کنار هم
آویزان
باشند |
خوشه |
|
از نام
های برگزیده |
دُخمل |
نام
پرندهای
است |
دراج |
روشن،
تابان ،
شیرین سخن |
دُرافشان |
درخشنده،
روشنایی
دهنده |
درخشان |
دانه
در، مروارید
بزرگ |
دُردانه |
از نام
های برگزیده |
درسا |
چاره |
درمان |
گیاهی
خوشبو |
دِرمنَه |
نام
پرنده ای است |
دُرنا |
از نام
های برگزیده |
دریا |
میوه ای
خوشبو |
دَستنبو |
نام
مادر
اشوزرتشت |
دُغدو |
مایه
نشاط و خرمی |
دل آرا |
آرامش
دهنده دل |
دل آرام |
از نام
های برگزیده |
دل آشوب |
روشن
کننده دل |
دل
افروز |
نشاط
آور |
دل
انگیز |
دلپسند،
مرغوب،
دلخواه |
دلاویز |
یار و
معشوق |
دلبر |
دلخواه,
پسندیده |
دلپذیر |
پسندیده،
مرغوب |
دلپسند |
نوازش
کننده |
دلجو |
خوشدل،
خوشحال
،شادمان |
دلخوش |
دلبر,
معشوق, دلیر,
دلاور, شجاع |
دلدار |
خوشحال
، شادمان |
دلشاد |
دلربا,
دلپذیر,
دلفریب |
دلکش |
خشنود،
امیدوار |
دلگرم |
دلارام,
دلجو, دلپذیر |
دلنواز |
همدم،
همراز، هم
صحبت |
دمساز |
نوعی
ساز، تنبور |
دنبره |
گیتی
،جهان |
دنیا |
نوعی
پارچه
ابریشمی |
دیبا |
از نام
های برگزیده |
دیبارخ |
از نام
های برگزیده |
دینا |
از نام
های برگزیده |
دیناز |
|
از نام
های برگزیده |
رادنوش |
از نام
های برگزیده |
رازمهر |
گیاهی
خوشبو |
رازیانه |
شادی
افزون
،آرامش بخش |
رام
افزون |
از نام
های برگزیده |
رام دخت |
خوشی |
رامش |
آرامش
دهنده |
رامک |
پسندیده
و دوست
داشتنی |
رایکا |
دارنده
فروغ و شکوه |
رایومند |
روی،
چهره، صورت ،
سیما |
رخسار |
رخشان،
درخشان |
رخشا |
رخشان و
درخشنده |
رخشانه |
درخشان
، نورانی |
رخشنده |
نام زن
کمبوجیه و
دختر هوتن |
ردیمه |
بالغ،
بلند |
رسا |
از نام
های برگزیده |
رَسابانو |
از نام
های برگزیده |
رَسادخت |
نام
دختر داریوش
سوم هخامنشی |
رُکسانا |
فرزند
تابان و مادر
رستم دستان |
رودابه |
سرخ فام |
روژین |
دختر
دارا |
روشنک |
روشنایی |
روناک |
خاطرههای
شیرین |
رویا |
گیاهی
با شاخههای
سپید |
ریواس |
|
برآمده
از روشنایی |
زادمهر |
افشاننده
سیم و زر |
زرافشان |
از نام
های برگزیده |
زراندام |
نام
دختر رستم و
خواهر بانو
گشتاسب |
زربانو |
نام
دختر ارجاسب |
زرستان |
نام
دختری از
خاندان
جمشید |
زرشام |
از نام
های برگزیده |
زرگیس |
از نام
های برگزیده |
زرگیسو |
زرمانند
و بسیار زیبا |
زرمان |
از نام
های برگزیده |
زرنگار |
منسوب
به زر، زر دار |
زری |
طلایی |
زرین |
از نام
های برگزیده |
زرین
بانو |
از نام
های برگزیده |
زرین
چهر |
: از نام
های برگزیده |
زرین چهر |
گوهر،
از سنگ های
قیمتی |
زُمرد |
خوبروی،
خوش چهره |
زیبا |
از نام
های برگزیده |
زیبا
دخت |
خوش رو |
زیباچهر |
از نام
های برگزیده |
زیبارخ |
از نام
های برگزیده |
زیباروی |
شایسته،
سزاوار |
زیبنده |
آرایش،
پیرایه |
زیور |
|
شبنم |
ژژاله |
از نام
های برگزیده |
ژیان
چهر |
از نام
های برگزیده |
ژیان
دخت |
|
از نام
های برگزیده |
ساحل |
از نام
های برگزیده |
سارا |
جام و
پیمانه |
ساغر |
سالومه |
سالمه |
حساب
سال و ماه |
سالومه |
از نام
های برگزیده |
سامیار |
با
ارزش،
گرانمایه |
ساویس |
از نام
های برگزیده |
سایه |
سفیدترین
و پاکترین |
سپیتا |
سپید و
درخشان |
سپیته |
آغاز
بامداد |
سپیده |
اختر،کوکب |
ستاره |
بانو،
خانم، کلمه
احترام |
ستی |
نام
گیاهی است |
سداب |
شادمانی |
سرور |
رییس ،
پیشوا |
سَروَر |
نام گلی
است ، یاسمین |
سمن |
از نام
های برگزیده |
سمن چهر |
از نام
های برگزیده |
سمن رخ |
از نام
های برگزیده |
سمن روی |
نام
دختر کورنگ |
سمن ناز |
لطیف،
سفید و خوشبو |
سمنبر |
بوستان
یاسمن |
سمنزار |
از نام
های برگزیده |
سمیرا |
نام گلی
است |
سنبل |
راست،
نام زن ایرج |
سهی |
نام زن
کیکاووس |
سودابه |
نام زن
رامشگر
تورانی |
سوزان |
نام گلی
خوشبو |
سوسن |
از نام
های برگزید |
سوگل |
از نام
های برگزیده |
سوگند |
روی ،
چهره ،صورت |
سیما |
دارنده
اندام سفید |
سیمبر |
سپیدروی |
سیمروی |
نقره
فام |
سیمگون |
نقره
فام، سفید |
سیمین |
سپیدروی |
سیمین
چهر |
ازنام
های برگزیده |
سیمین
دخت |
از نام
های برگزیده |
سیمین
رخ |
نام
دختر مهراب،
پادشاه کابل |
سیندخت |
|
از نام
های برگزیده |
شاد
آفرید |
تر و
تازه، خرم -
نام سخنوری
بوده است |
شاداب |
از نام
های برگزیده |
شادبانو |
از نام
های برگزیده |
شادپری |
از نام
های برگزیده |
شاددل |
نیک
روز، خوشبخت |
شادروز |
از نام
های برگزیده |
شادروی |
شادمان،
کامران،
کامروا |
شادکام |
خوش،
مسرور |
شادمان |
از نام
های برگزیده |
شادمهر |
سرور و
شادمانی ،
خوشی |
شادی |
از نام
های برگزیده |
شادی
آور |
افزاینده
شادی و نشاط |
شادی
افزا |
از نام
های برگزیده |
شاهدخت |
از نام
های برگزیده |
شاهرو |
با ارزش
، سزاوار |
شایسته |
نام گلی
است |
شب بو |
ژاله |
شبنم |
جرقه،
ریزش آتش |
شراره |
از نام
های برگزیده |
شرمین |
از نام
های برگزیده |
شکربانو |
از نام
های برگزیده |
شکرناز |
از نام
های برگزیده |
شکفته |
گلهای
رنگارنگ
میوه |
شکوفه |
بلندجایگاه،
با عظمت |
شکوه |
خجستگی،
با شانس |
شگون |
همه چیز
دان |
شنایا |
نام زن
رستم |
شهربانو |
از نام
های برگزیده |
شهرخ |
از نام
های برگزیده |
شهردخت |
از نام
های برگزیده |
شهرزاد |
نام
خواهر جمشید |
شهرناز |
خواهر
شاه جمشید
پیشدادی |
شهرنواز |
نام
مادر برزویه
پزشک |
شهرو |
نام زن
سهراب ومادر
یرزو |
شهرود |
از نام
های برگزیده |
شهگل |
از نام
های برگزیده |
شهلا |
از نام
های برگزیده |
شهناز |
از نام
های برگزیده |
شهنواز |
از نام
های برگزیده |
شهین |
از نام
های برگزیده |
شهین
بانو |
از نام
های برگزیده |
شورانگیز |
شیفته |
شیدا |
از نام
های برگزیده |
شیدبانو |
از نام
های برگزیده |
شیددخت |
از نام
های برگزیده |
شیدرخ |
مزه
شادکامی |
شیرین |
از نام
های برگزیده |
شیرین
گل |
عاشق،
مجنون |
شیفته |
رسا و
بلند و کشیده |
شیوا |
|
از نام
های برگزیده |
غنچه |
|
گل
نیلوفر، نام
همسر
داریوش،
دختر هوتن |
فایدیم |
نام
دختر آرتان،
برادر
داریوش بزرگ |
فراتاگون |
نام
مادر شاه
فریدون |
فرانک |
از نام
های برگزیده |
فرخ ناز |
مبارک،
پرارج |
فرخنده |
از نام
های برگزیده |
فردخت |
از نام
های برگزیده |
فرزان |
گرامی،
ارجمند |
فرزانه |
از نام
های برگزیده |
فرسیما |
از نام
های برگزیده |
فرشته |
مانند
روشنایی |
فرگون |
از نام
های برگزیده |
فرمهر |
از نام
های برگزیده |
فرناز |
نام
دختر
افراسیاب،
زن سیاوش،
مادر شاه
کیخسرو
کیانی |
فرنگیس |
از نام
های برگزیده |
فرنوش |
بسیار ،
افزون و
فروزان |
فرنی |
نخستین
ماه هر سال |
فروردین |
نورانی،
شعله ور |
فروزان |
روشن |
فروزش |
از نام
های برگزیده |
فروزنده |
روشنایی،
تابش |
فروغ |
از نام
های برگزیده |
فروغبانو |
فریبنده |
فریبا |
از نام
های برگزیده |
فریماه |
نام یکی
از دختران
اشوزرتشت |
فرین |
از
نامهای
برگزیده |
فریناز |
الماس
گلی رنگ |
فلامک |
نگین
انگشتر |
فیروزه |
|
نام زن
کوروش بزرگ و
مادر
کمبوجیه |
کاساندان |
از نام
های برگزیده |
کامدل |
خوشبخت،
خرسند |
کامروا |
پیمانه
شیر |
کاویش |
نوعی
شیرینی |
کبیتا |
نام زن
کی گشتاسب در
شاهنامه |
کتایون |
از نام
های برگزیده |
کشور |
از نام
های برگزیده |
کشوربانو |
دختری
که ازدواج
نکرده است |
کُنیا |
از نام
های برگزیده |
کی بانو |
از نام
های برگزیده |
کی دخت |
از نام
های برگزیده |
کیارنگ |
طبیعت،
اهل هرچیز |
کیانا |
از نام
های برگزیده |
کیانبانو |
از نام
های برگزیده |
کیاندخت |
از نام
های برگزیده |
کیسر |
کمیاب |
کیمیا |
از نام
های برگزیده |
کیوان
بانو |
از نام
های برگزیده |
کیوانچهر |
از نام
های برگزیده |
کیواندخت |
از نام
های برگزیده |
کیوانرخ |
از نام
های برگزیده |
کیوانزاد |
|
سرودهای
جاودانه
اشوزرتشت |
گاتا |
نام
دختر گژدهم و
یکی از
بانوان
پهلوان |
گردآفرید |
نام
خواهر بهرام
چوبینه و زن
خسرو پرویز |
گردیه |
طرز
قرار گرفتن
گلها بر روی
ساقه یا شاخه |
گل آذین |
از نام
های برگزیده |
گل آرا |
ز نام
های برگزیده |
گل آسا |
از نام
های برگزیده |
گل
آفرید |
از نام
های برگزیده |
گل آگین |
از نام
های برگزیده |
گل آور |
از نام
های برگزیده |
گل آویز |
از نام
های برگزیده |
گل آیین |
از نام
های برگزیده |
گل
افروز |
از نام
های برگزیده |
گل افسر |
از نام
های برگزیده |
گل
افشان |
نازک
بدن |
گل
اندام |
برگ های
رنگین گل و
شکوفه |
گل برگ |
کلاله
گل بیدمشک |
گل بیز |
گیاهی
خوشبو |
گل پر |
از نام
های برگزیده |
گل پری |
نام گلی
همانند نعنا |
گل پونه |
از نام
های برگزیده |
گل پیکر |
از نام
های برگزیده |
گل تن |
از نام
های برگزیده |
گل چین |
از نام
های برگزیده |
گل خند |
از نام
های برگزیده |
گل دخت |
دوستار
گل، گل پسند |
گل دوست |
از نام
های برگزیده |
گل ربا |
از نام
های برگزیده |
گل سان |
از نام
های برگزیده |
گل سیما |
از نام
های برگزیده |
گل شاد |
از نام
های برگزیده |
گل فشان |
سرخ
رنگ، برنگ گل |
گل گون |
مانند
گل، به رنگ گل |
گل گونه |
از نام
های برگزیده |
گل نوش |
از نام
های برگزیده |
گل وش |
از نام
های برگزیده |
گلاب |
از نام
های برگزیده |
گلاله |
از نام
های برگزیده |
گلباد |
از نام
های برگزیده |
گلباش |
از نام
های برگزیده |
گلبان |
بانویی
همانند گل |
گلبانو |
از نام
های برگزیده |
گلبن |
از نام
های برگزیده |
گلبهار |
از نام
های برگزیده |
گلبو |
از نام
های برگزیده |
گلپاد |
از نام
های برگزیده |
گلچهر |
زیبا،
دارای
چهرهای چون
گل |
گلچهره |
از نام
های برگزیده |
گلدسته |
از نام
های برگزیده |
گلدیس |
خوبرو،
خوشگل |
گلرخ |
زیبا،
خوش چهره |
گلرخسار |
به رنگ
گل |
گلرنگ |
خوشگل ،
زیبا |
گلروی |
از نام
های برگزیده |
گلریز |
زادةگل |
گلزاد |
گلستان
، محل رویش
گلهای
فراوان |
گلزار |
از نام
های برگزیده |
گلستان |
گلزار،
گلستان |
گلشن |
از نام
های برگزیده |
گلشید |
از نام
های برگزیده |
گلفام |
از نام
های برگزیده |
گلنار |
گل انار |
گلناز |
از نام
های برگزیده |
گلناز |
از نام
های برگزیده |
گلنام |
از نام
های برگزیده |
گلنواز |
از نام
های برگزیده |
گلی |
از نام
های برگزیده |
گلی ناز |
از نام
های برگزیده |
گهر |
از نام
های برگزیده |
گهربانو |
از نام
های برگزیده |
گهرچهر |
از نام
های برگزیده |
گهردخت |
از نام
های برگزیده |
گهرناز |
از نام
های برگزیده |
گهرنگار |
جواهری
با ارزش |
گوهر |
از نام
های برگزیده |
گوهربانو |
از نام
های برگزیده |
گوهرچهر |
از نام
های برگزیده |
گوهردخت |
از نام
های برگزیده |
گوهرزاد |
از نام
های برگزیده |
گوهرسان |
از نام
های برگزیده |
گوهرشاد |
از نام
های برگزیده |
گوهرشید |
از نام
های برگزیده |
گوهرفشان |
از نام
های برگزیده |
گوهرناز |
جهان
هستی |
گیتی |
زلف
نگار |
گیسو |
از نام
های برگزیده |
گیسیا |
|
نام گلی
است |
لادن |
نام گلی
است |
لاله |
از نام
های برگزیده |
لاله رو |
از نام
های برگزیده |
لاله
گون |
از نام
های برگزیده |
لاله وش |
احساس
شادی بر لبان |
لبخند |
دستمال
سه گوش |
لَچَک |
خورشید،
آفتاب |
لیو |
|
از
نامهای
برگزیده |
مارال |
نام
دختر سی زین
از خاندان
ایرانی سورن |
ماسیس |
سخن منش
انگیز و مقدس |
مانترَه |
نام
دختر پادشاه
ماد و همسر
کمبوجیه |
ماندانا |
نام زن
ایرج مادر
منوچهر |
ماه
آفرید |
از نام
های برگزیده |
ماه
بانو |
از نام
های برگزیده |
ماه دیس |
خوشگل،
زیبا |
ماهرُخ |
از نام
های برگزیده |
ماهرو |
مانند
ماه |
ماهوار |
مانند
ماه |
ماهوش |
نوعی
پارچه |
مخمل |
از
گیاهان
دریایی |
مرجان |
سنگ
خوشرنگ و
قیمتی |
مرمر |
گوهر
باارزش
دریایی |
مروارید |
نوید ،
خبر شادی |
مژده |
چشم پوش |
مژگان |
نام
نخستین
زن(حوا) |
مَشیانه |
خواهر
فرنگیس،
دختر
افراسیاب |
منیژه |
از نام
های برگزیده |
مه پیکر |
ماه رو,
ماهرخ، زیبا |
مه سیما |
نور
آرام ماه |
مهتاب |
از نام
های برگزیده |
مهدخت |
از نام
های برگزیده |
مهر
رخسار |
از نام
های برگزیده |
مهرآگین |
از نام
های برگزیده |
مهرآمیز |
از نام
های برگزیده |
مهرآور |
از نام
های برگزیده |
مهراسا |
از نام
های برگزیده |
مهرافروز |
آنکه
مهر و محبت
بیفزاید |
مهرافزا |
از نام
های برگزیده |
مهرافزون |
از نام
های برگزیده |
مهرافشان |
از نام
های برگزیده |
مهرانگیز |
از نام
های برگزیده |
مهربانو |
از نام
های برگزیده |
مهرچهر |
از نام
های برگزیده |
مهرچین |
از نام
های برگزیده |
مهرخ |
از نام
های برگزیده |
مهرکیش |
از نام
های برگزیده |
مهرناز |
از نام
های برگزیده |
مهرنگار |
از نام
های برگزیده |
مهرنواز |
از نام
های برگزیده |
مهروی |
از نام
های برگزیده |
مهری |
از نام
های برگزیده |
مهسان |
بزرگترین
ریشه |
مهستی |
مهتاب،
روشنایی ماه |
مهشید |
از نام
های برگزیده |
مهناز |
مانند
ماه ، خوشگل |
مهوش |
بزرگ،
بزرگتر |
مهین |
نام
درخت همیشه
سبز |
مورد |
غنچه
نرگس |
مُوژان |
مظهر
دوستی و محبت
و صلح وصفا و
روشنایی |
میترا |
نام گلی
است |
مینا |
جهان
معنوی |
مینو |
|
گل سرخ
انار |
نارگل |
همانند
سرخی آتش |
نارگون |
دوست
داشتنی، نام
گلی است |
ناز |
از نام
های برگزیده |
نازآفرید |
از نام
های برگزیده |
نازآفرین |
از نام
های برگزیده |
نازبانو |
از نام
های برگزیده |
نازپرور |
از نام
های برگزیده |
نازپری |
از نام
های برگزیده |
نازمهر |
دارای
ناز، نازک
اندام |
نازنین |
از نام
های برگزیده |
نازیاب |
آناهیتا،
پاک بانو |
ناهید |
از
نامهای
برگزیده |
نایریکا |
آغازین،
اولین |
نخستین |
نام گلی
است |
نرگس |
نام زن
سیامک، پسر
کیومرس |
نساک |
گلی
سپید رنگ |
نسترن |
از نام
های برگزیده |
نسرین |
هوای
ملایم
بامدادی |
نسیم |
از نام
های برگزیده |
نکوزاد |
از نام
های برگزیده |
نکویار |
چهرة
زیبا |
نگار |
جواهر
انگشتری |
نگین |
جوانه
تازه |
نورسته |
شیرین و
گوارا |
نوشین |
از نام
های برگزیده |
نوگل |
نهال
تازه، درخت
جوان |
نونهال |
نماز
بردن |
نیایش |
از نام
های برگزیده |
نیکچهر |
از نام
های برگزیده |
نیکچهره |
از نام
های برگزیده |
نیکدخت |
از نام
های برگزیده |
نیکرخ |
از نام
های برگزیده |
نیکروی |
نام گلی
است |
نیلوفر |
از
نامهای
برگزیده |
نینا |
شنونده |
نیوشا |
|
آخرین،
بازپسین |
واپسین |
زمزمه |
واج |
آزاد |
وارسته |
کلمه،
لغت |
واژه |
گل سرخ |
وَرد |
دانش |
وِستا |
نام
شهبانوی
خشایار شاه |
وهشتیه |
خوشبو،
معطر،
خوشرنگ |
وهوگون |
در
اوستا به چم
دانش و فرهنگ |
ویدا |
نام
دختر شاه
غارن و
شهبانو شهرو |
ویس |
دانش و
فرهنگ |
ویستا |
|
خرمن
ماه |
هاله |
پیشکشی |
هدیه |
نام
درختی است |
هلیله |
مرغ خوش
پرواز |
هما |
از نام
های برگزیده |
هماچهر |
از نام
های برگزیده |
همافر |
فرخ،
شادان |
همایون |
از نام
های برگزیده |
همدم |
از نام
های برگزیده |
همراز |
از نام
های برگزیده |
همساز |
همراه،
همسفر |
همگام |
وقت و
زمان |
هنگامه |
خوش
ستوده، خوش
آمرزیده |
هوآفرید |
خوب
نگهداری شده |
هوپاد |
از نام
های برگزیده |
هوداد |
خورشید |
هور |
شاد،
خنده رو |
هورام |
از نام
های برگزیده |
هوربانو |
از نام
های برگزیده |
هورتن |
از نام
های برگزیده |
هورچهر |
از نام
های برگزیده |
هورداد |
دختر
خورشید |
هوردخت |
زاده
خورشید |
هورزاد |
مانند
خورشید |
هورسان |
خورشید |
هورشید |
از نام
های برگزیده |
هورفَر |
از نام
های برگزیده |
هورمهر |
از نام
های برگزیده |
هوروَش |
خوب
زاده، اصیل |
هوزاد |
نرگس
نوشکفته و
نیک دان |
هوزان |
سپیده
دم |
هوشبام |
نام
خواهر
یوئشتا |
هوفر |
خوب گون,
خوش رنگ,
ممتاز |
هوگون |
نیکوکار |
هووَرشت |
نام زن
اشوزرتشت,
دختر
فرشوشتر |
هُووی |
|
نام گلی
است |
یاس |
از نام
های برگزیده |
یاس رخ |
از نام
های برگزیده |
یاس گل |
نام گلی
است |
یاسمن |
گل
یاسمن |
یاسمین |
بی همتا |
یگانه |